قصر یزید، در انتظار اسیران
قصر یزید که آن را «دارالخلافه» می نامیدند، نزدیک مسجد جامع اُمَوی بود. یزید برای اینکه پیروزیش را به رُخ مردم بکشد، اجازه داد تا همه وارد دارالخلافه شوند. و از این رو قصر پر از جمعیت شد. سپس اُسرای اهل بیت را که با طناب و زنجیر آنان را به هم بسته بودند با وضعی توهین آمیز وارد مجلس جشن یزید کردند.
سر مطهر امام حسین را داخل «طَشت طلا» گذاشتند و نزد یزید آوردند. یزید در حالی که می خندید با چوب خَیزَران [1] بر لب های امام زد و با غرور و سرمستی خواند: «بنی هاشم با حکومت بازی می کردند، نه خَبری (از آسمان و غیب) آمده و نه وحی نازل شده است…».
یزید آرزو کرد کاش نیاکانش که در جنگ بَدْر کشته شدند زنده بودند و خونخواهی و انتقام او را می دیدند. این جملات، نشان دهنده کفر قلبی و کینه یزید به پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله بود.
پس از سخنان کفرآمیز یزید، حضرت زینب علیها السلام سخنرانی تاریخی اش را با این آیه شروع کرد: «سرانجامِ بدکاران، آن شد که آیات الهی را تکذیب و مسخره کردند. » [روم، آیه 10] در ادامه سخنرانی اش باز هم از قرآن کمک گرفت: «کافران می پندارند که اگر به آنان مهلت می دهیم، برایشان خوب است، بلکه گناهانشان افزوده می شود و برای آنان عذاب خوارکننده ای است». [آل عمران، آیه 178]به طور کلّی سخنرانی حضرت زینب علیها السلام بیانگر خروج یزید از اسلام و بی اعتقادی او به دین و اثبات کفر و انجام کارهای زشت و ناپسند او است. در حقیقت، واقعه با عظمت کربلا، کفرِ پنهان بنی امیّه را ظاهر و چهره اصلی آنها را برای مردم روشن کرد.
«فاطمه» دختر امام حسین علیه السلام در بین اسیران بود. او هم به نوبه خودش سخنان افشاگرانه ای بر ضدّ جنایت های یزید بیان کرد و همه حاضران را به گریه انداخت. در دارالخلافه یزید، چشم یکی از وابستگان حکومت به او افتاد، از این رو از یزید خواست او را به وی ببخشد. حضرت زینب علیه السلام به شدّت اعتراض کرد و کار آنان را کُفر به حساب آورد.
تبلیغات بنی امیّه وانمود کرده بود که بر دشمنان اسلام و بر شورشیان پیروز شده اند و خاندان آنها را به اسارت درآورده اند، اما حضرت زینب علیها السلام و امام زین العابدین علیه السلام با سخنرانی هایشان «جشن» را به «عزا» تبدیل کردند و پیروزی (!) را بر کام یزید تلخ نمودند.
[1] چوب و ترکه ای که یزید، با آن بر سر بریده امام اشاره می کرد و بر لب و دندان امام می زد.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط انتظار در 1396/07/13 ساعت 04:48:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |