تاریخچه القاب

در ميان عربها براى هر شخص، سه عنوانمرسوم است، نام (اسم)، لقب و كنيه. «اسم» آن نامى است كه به طور رسمى هر فرد با آن شناخته مى شود، مانند «حسين» كه معرف امام حسين عليه السلام مى باشد. آن نامى كه وصفى را همراه دارد و غالبا براى مدح و ستايش از اشخاص گفته مى شود «لقب» نام دارد، مانند «سيد الشهداء»، «زين العابدين»، «باقرالعلوم». در برخى مواقع، لقب در ذم افراد نيز به كار گرفته مى شود كه قرآن صدا كردن ديگران با لقب زشت و تحقيركننده را، گناه شمرده و اين عمل را مذموم مى شمارد. 

برخى از طريق كنايه ديگران را صدا مى كنند كه در عربى اسمهايى كه با «أَبْ» و «اُمّ» [و قيل «ابن» و «ابنه». ] شروع مى شوند براى صدا زدن كنايى به كارگرفته مى شود. عرب كلماتى را كه با اين پيشوندها شروع مى شود، «كنيه» نامند، مانند: «اباعبداللَّه» كه ذهن با اين كلمه سريعا به سوى امام حسين عليه السلام معطوف مى شود و كنيه ى «اُمّ ابيها» كه صديقه ى طاهره را در اذهان متجلى مى كند. 

اصولا كنايه در پيام رسانى، رساتر از صريح گويى مى باشد، لذا گفته اند: «الكنايه ابلغ من التصريح» به همين جهت به جاى آنكه مستقيما اسم كسى را بگويند، با كنيه، آن شخص را ياد مى كنند، تا او را تكريم و تعظيم هم نموده باشند. 

در زبانهاى ديگر نيز اين عناوين رايج است لكن به صورت جدى فقط در زبان عربى دنبال مى شود. در فارسى نام شناسنامه اى هر كس، «اسم» و مهمترين عنوان براى هر شخص محسوب مى شود. سابقا بازار «القاب» نيز در ايران داغ بوده است، لكن از سال 1304، قانونى براى لغو القاب تصويب شد كه پس از آن بازار كسادى را پشت سر مى گذارد. به هر حال آنچه را امروزه به عنوان نام «مستعار» و يا «نام مشهور» مطرح مى شود، مى توان همان لقب در فارسى قلمداد نمود. 

مانند: پهلوان، عارف، شيخ الطايفه، ابوذر زمان و مانند آن. 

«مادر حسن»، «مادر محمد» از كنيه هاى فارسى است. شوهرها در خانواده هاى قديم، همسران خود را با اين كنيه هاى فارسى است. شوهرها در خانواده هاى قديم، همسران خود را با اين كينه ها صدا مى زدند و يا زن خود را به نام پسر بزرگ صدا مى كردند.

دلیل این کار بخاطر این بود که مرد خانه شرم داشت نام زنش را در برابر ديگرى ببرد. پدران ما فاش كردن نام زن را در برابر نامحرم نوعى خلاف غيرت محسوب مى كردند. اين تفكر كه از جامعه كم رنگ شد، كنيه هاى مادر حسين، مادر زهرا، مادر على نيز برچيده شد. 

سیرت یا صورت

ممکن است عاشق زیبایی کسی شوید، اما یادتان باشد که در نهایت مجبورید با سیرت او زندگی کنید نه صورتش .

ما آتاهُمُ اللّه  مِن فَضلِهِ

پيامبر صلى الله عليه و آله
حضرت موسى عليه السلام مردى را نزد عرش ديد و به جايگاه او غبطه خورد و در مورد او سؤال كرد. به او گفته شد كه او به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است حسد نمى برد.
رَأى موسى عليه السلام رَجُلاً عِندَ العَرشِ فَغَبَطَهُ بِمَكانِهِ فَسَأَلَ عَنهُ فَقالَ
كانَ لايَحسُدُ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّه  مِن فَضلِهِ؛
(روضة الواعظين، ص 424) 

تواین گرما آب ‌پز نمیشی؟!


تو خیابون منوبا چادر دیدگفت:تواین گرما آب ‌پز نمیشی؟!

و انگاریکی توگوشم گفت:

{قل نارجهنم اشدحرا}

بگوبه آنان آتش‌جهنم سوزانتراست.

#سوره_توبه18

#چ_مـثـل_چـادر

هرگاه فاطمه سلام الله علیها را می دیدم...

امام علی علیه السلام:

هرگاه فاطمه سلام الله علیها را می دیدم غم و غصه ام برطرف می شد.