شش نکته کاربردی در ارتباط با فرزندان
شنبه 96/04/10
قرآن کريم که سراسر درسِ زندگي است در ابتداي سوره مبارکه يوسف با بيان مختصري از رابطه پيامبر بزرگ الهي حضرت يعقوب با فرزندش يوسف درسهاي متعددي را در ارتباط والدين با فرزندان به ما مي آموزد که به 6 مورد آن اشاره مي نماييم:
1- رابطه صميمانه
از مهمترين نکته ها در ارتباط والدين با فرزندان رابطه صميمانه است بگونه اي که فرزندان احساس بيگانگي ننمايند و بتوانند راحت با پدر و مادر ارتباط برقرار کنند و در نتيجه مسائل خود را با آنان در ميان بگذارند. اين رابطه صميمانه است که مي تواند از بسياري از خطرها جلوگيري نموده و فرزندان را از گرايش به بيگانگان باز دارد.
2-آگاهي از روحيات فرزندان
حضرت يعقوب کاملا يوسف و برادرش بنيامين و ساير فرزندان خود را مي شناخت اگر پدر و مادر روحيات فرزند خود را بدانند به خوبي مي توانند در هر شرايطي برخوردي مناسب با روحيه آنها داشته باشند و آنها را از خطرات نجات دهند و به ارزشها تشويق نمايند.
3-اظهار محبت به فرزندان
عبارتي که قرآن کريم از برخورد حضرت يعقوب با فرزندش يوسف و بعد هم با ساير فرزندانش بيان مي کند، حاکي از محبت و اظهار محبت است. از نکته هاي مهمي که بايد والدين غافل نشوند اين است که دوست داشتن خود به فرزندان را اظهار کنند که اين اظهار ممکن است با زبان و يا با رفتار باشد ولي تکرار اين اظهار محبت امري است ضروري و در حفظ فرزندان و جذب آنها به خانواده، نقش بسزايي دارد.
4-آموزش
والدين بايد به روشهاي مختلفي، فرزندان خود را از مسائل اعتقادي، از شرايط محيط، از خطرها و از دوست و دشمن آگاه نمايند. گاهي با بيان صريح، گاهي با نقل داستان، گاهي با نقل از بزرگان و نکته هايي که از آنها يادآوري مي نمايند همانطور که حضرت يعقوب عليه السلام فرزندش يوسف را آموزش داد که چگونه با برادران خود برخورد نمايد و چگونه از خطرهاي احتمالي پيشگيري کند.
5-گوش سپردن به سخنان فرزندان
هنگامي که والدين با حوصله به سخنان فرزندانشان گوش دهند و براي آنها وقتي را اختصاص دهند، فرزندان تشويق مي شوند که اتفاقات اطراف خود را براي والدين بگويند و برخوردهايي که با دوستان و غيردوستان دارند براي پدر و مادر بازگو نمايند و در اين گوش کردنهاست که والدين مي توانند نقطه هاي قدرت و ضعف را شناسايي و فرزندان خود را به موقع راهنمايي کنند که حضرت يعقوب عليه السلام بر اين جريان هم با کمال آرامش خاطر به سخنان فرزندش گوش کرد و رهنمودهاي لازم را به او آموخت.
6-تلاش براي اصلاح روابط فرزندان
از برنامه هايي که بايد پدر و مادر به آن توجه داشته باشند اين است که با تدبير لازم فرزندان خود را با يکديگر علاقه مند کنند و اگر فرزندي نسبت به فرزند ديگر بدخواهي داشت با تدبير از آن پيش گيري نمايند. اگرچه حضرت يعقوب موفق بر اين کار نشدند اما تلاش خود را براي اصلاح رابطه برادران با يوسف و يوسف با برادران انجام دادند.
مهم اين است که پدر و مادر در انجام وظيفه خود کوتاهي ننمايند. بنابراين همواره بايد به روابط فرزندان دقت کنند و به اصلاح آن همت بگمارند.
نرم افزار حبل المتين
حدیث_مهدوی
جمعه 96/04/09
امام محمد باقر علیه السلام
«يا ابا حمزة! لا يقوم القائم الا علي خوف و زلزال و فتنة و بلاء يصيب الناس، و طاعون قبل ذلک و سيف قاطع بين العرب، و اختلاف شديد بين الناس و تشتيت و تشتت في دينهم و تغير من حالهم، حتي يتمن المتمني الموت صباحا و مساءا من عظم ما يري من کأب الناس و اکل بعضهم بعضا و خروجه اذا خرج، عند اليأس و القنوط. فياطوبي لمن ادرکه و کان من انصاره و الويل کل الويل لمن خالفه امره و کان من اعدائه».
«اي ابا حمزه! قائم ما (عجل الله فرجه) قيام نمي کند مگر پس از ترس شديد، اضطرابها، نگرانيها، فتنه ها و بلاهايي که بر مردم وارد شود. و پيش از آن فتنه ها طاعون شايع شود و شمشير در ميان عربها حاکم گردد و اختلاف و پراکندگي در دين و دگرگوني در اوضاع پديد آيد. انسان به قدري شاهد گرفتاري مردم مي شود که هر صبح و شام از خدا مرگ خويش را درخواست و آرزو مي کند. پس از يک چنين يأس و نوميدي او ظاهر مي شود. خوشا به حال کسي که او را درک کند و به ياري او برخيزد. واي به حال کسي که با او مخالفت کند و اوامر او را نپذيرد و با او به دشمني برخيزد».
بشارة الاسلام/ ص105
هنيئا مريئالک يا ولي و حجتي علي خلقي.
دوشنبه 96/04/05
روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آب خواست در آن وقت علي (عليه السلام) و فاطمه عليهاالسلام و حسن و حسين (عليه السلام) در محضرش بودند وقتي که آب آوردند، پيامبر ظرف آب را نخست به حسن (عليه السلام) و بعد به حسين (عليه السلام) و سپس به فاطمه عليهاالسلام داد. هر کدام از آنها که آب مي آشاميدند، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به آن ها مي فرمود: هنيئا مريئالک… يعني گوارا باد و نوش جانت باد اي… ولي وقتي که ظرف آب را به علي (عليه السلام) داد و او از آن آب نوشيد، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به او فرمود: هنيئا مريئالک يا ولي و حجتي علي خلقي گوارا و نوش جانت باد اي ولي و حجت من بر مخلوفات آنگاه سجده خدا را بجا آورد. فاطمه عليهاالسلام از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم پرسيد، يا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم راز سجده شما چه بود. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: هنگامي که هر کدام از شما آب نوشيديد و من گفتم گوارا باد و نوش جانت باد با گوشم شنيدم که فرشتگان و جبرئيل نيز با من هم صدا شده و همين سخن را گفتند ولي هنگامي که علي (عليه السلام) آب آشاميد و گفتم هنيئا مريئالک، صداي ذات پاک خدا را شنيدم که همين سخن را فرمود: از اين رو خدا را به عنوان شکر در برابر نعمتهايش سجده کردم.
- بحار الانوار ج76ص57
- نرم افزار امام علی علیه السلام
سلام بر تو ای خلیفه چهارم!
دوشنبه 96/04/05
.
روزی علی(ع) همراه پیامبر(ص) از راه مدینه عبور می کردند؛ ناگاه مردی بلند قامت و چهارشانه. .. جلو آمد و بر پیامبر(ص) سلام کرد و احترام شایانی نمود. سپس رو به علی(ع) کرد و گفت:
سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو ای خلیفه چهارم، آنگاه به رسول خدا(ص) رو کرد و گفت: آیا این گونه نیست که گفتم؟ رسول خدا(ص) فرمود: «آری چنین است.» آن شخص ناشناس از آنجا رفت.
علی(ع) از پیامبر(ص) پرسید: «این چه لقبی بود که این مرد ناشناس به من داد و شما هم آن را تصدیق کردید، آیا من خلیفه چهارم هستم؟» پیامبر(ص) فرمود: «حمد و سپاس خدا را، همان گونه که او گفت تو خلیفه چهارم هستی؛ زیرا اوّلین خلیفه، آدم(ع) است. و دومین خلیفه داوود(ع) است و سومین خلیفه هارون، برادر موسی(ع) است که خلیفه موسی شد و خداوند در (آیه 3 سوره توبه) می فرماید: «و این اعلامی است از طرف خدا و رسولش بر عموم مردم در روز حجّ اکبر (عید قربان) که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزار است.» ای علی! ابلاغ کننده برائت از مشرکان از جانب خدا و رسولش تو هستی و تو وصّی و وزیر من می باشی و دین مرا ادا می کنی.. .. پس تو چهارمین خلیفه می باشی؛ چنان که آن شخص با این عنوان بر تو سلام کرد. آیا می دانی او چه کسی بود؟ او برادرت خضر(ع) بود.»
عیون اخبارالرضا ج2 ص9
نرم افزار امام علی علیه السلام
امام علی علیه السلام و ابلیس ملعون
یکشنبه 96/04/04
علي عليه السلام مي فرمايد روزي در کنار خانه کعبه نشسته بدم پيرمردي قد خميده را ديدم با موهاي سفيد و بلند که ابروان او بر چشمانش افتاده بود با عصايي بر دست و کلاهي قرمز و جامهاي پشمين، پيرمرد نزديک شد و در حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که بر ديوار کعبه تکيه زده بود نشست. سپس گفت: اي فرستاده خدا آيا ميشود در حق من دعا کني و از درگاه خدا برايم طلب مغفرت کني؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: پيرمرد کوشش تو فايده ندارد، اعمال تو تباه گشته و درخواست مغفرت در حق تو پذيرفته نخواهد شد. پيرمرد با سرافکندگي از محضر آن حضرت خارج شد و از راهي که آمده بود بازگشت. در اين هنگام رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلمبه من فرمود:
يا علي عليه السلام آيا او را شناختي؟ گفتم: نه. حضرت فرمود:
او همان ابليس ملعون است.
علي عليه السلام ميفرمايد با شنيدن اين جمله برخاستم و خود را به آن پيرمرد رساندم و با او درگير شدم و بر زمينش کوفتم و بعد بر سينهاش نشستم، با دستانم گلويش را به سختي ميفشردم تا او را هلاک کنم در همين حال او مرا به نام صدا زد و از من خواست که دست از او بردارم و وي را به حال خود رها کنم. آنگاه گفت: فاني من المنظرين الي يوم الوقت الملعوم يعني؛ مرا تا روز قيامت (معلوم) مهلت زندگي دادهاند و من تا آن روز زنده خواهم ماند سپس گفت: يا علي به خدا سوگند من تو را بسيار دوست دارم (پس اين جمله را از من بگير و نگه دار) آن کس که در مورد تو به دشمني و خصومت برخيزد و از تو در دل خود کينه داشته باشد بايد در مشروعيت ولادت خود ترديد کند و مرا در کار پدر خود شريک به شمارد… علي عليه السلام ميفرمايد: من از حرف او خندهام گرفت و رهايش ساختم.[1]
نرمافزار امام علی علیه السلام شاه مردان