حدیث_مهدوی

امام صادق علیه‌السلام 

«اذا قام القائم (عليه‌السلام) دعي الناس الي الاسلام جديدا وهداهم الي امرقد دثر، فضل عنه الجمهور، و انما سمي لقائم مهديا، لأنه يهدي الي أمر مضلول عنه، و سمي القائم، لقيامه بالحق».

«چون قائم (عليه‌السلام) قيام کند مردم را از نوبه سوي اسلام دعوت مي کند و آنها را به چيزي که در ميان آنها کهنه شده و آثارش از بين رفته، فرامي خواند. از اين رو جمهور امت از دعوت او سرپيچي مي کنند و گمراه مي شوند. به قائم ما «مهدي» گفته مي شود، زيرا به چيزي که مردم از آن گم شده اند هدايت مي کند. و به او «قائم» گفته مي شود، زيرا قائم به حق مي کند».

ارشاد المفيد/ ص364

من باید شاکی باشم یا شما! 

?زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! 

?زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت:

?من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو. 

?من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
?چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.

?حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
?زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.

? ? ?

«ان في القائم شبه من يوسف»

امام صادق علیه السلام 

-«ان في القائم شبه من يوسف»

«سدير مي گويد از امام صادق (عليه‌السلام) شنيدم که مي فرمايد:- «در قائم (عليه‌السلام) شباهتي به حضرت يوسف (عليه‌السلام) هست».گفتم: در مورد داستان او مي فرمائيد، يا در مورد يادداشت او؟ فرمود:-«اين خوک سيرتان امت، کجاي اين مطلب را انکار مي کنند؟! برادران حضرت يوسف (عليه‌السلام) در يک گروه بودند و همگي اولاد پيامبر بودند، يوسف را به دست خود فروخته بودند، خود برادران او بودند، او را نشناختند، تا او گفت: «من يوسف هستم». اين امت چرا انکار مي کنند که خداوند مدتي حجت خود را در ميان آنها پوشيده نگهدارد»!…-«چه اشکالي وجود دارد که خداوند با حجت خود همچون حضرت يوسف (عليه‌السلام) رفتار کند؟ حجت خدا در ميان آنها باشد، از بازار آنها عبور کند، قدم روي قدمگاه هاي آنها بگذارد، ولي مردم او را نشناسند، تا روزي که خداوند اجازه صادر کند که خود را معرفي نمايد، چنانکه به حضرت يوسف (عليه‌السلام) اجازه فرمود.

کمال الدين/ ص340

از جاده مجازی تا شهر مجازی

برق گرفتگی یعنی جریان یافتن برق در بدن انسان. در این فرایند، اینکه چقدر جسم ورزیده ای داشته باشیم یا اینکه بخواهیم فقط یک لحظه سیم برق را لمس کنیم و قصد نگهداشتن آن را داشته یا نداشته باشیم و … هیچ کدام در اصل قضیه تأثیرگذار نیستند. جریان در رساناها خصوصیت ذاتی برق است و آنچه در برق گرفتگی مؤثر است، «قابلیت برق گرفتگی» در ماست، نه زمان، مکان، قصد و نیت و …
در مورد خطرهای بی تقوایی هم همین قاعده برقرار است. آنچه در به تباهی رفتن نفس ما مؤثر است، قابلیت انحراف و دوری از خداست که در ما وجود دارد؛ چه بدانیم، چه ندانیم؛ چه بخواهیم، چه نخواهیم؛ چه ما را بشناسند، چه نشناسند؛ چه فضای حقیقی باشد، چه مجازی!
تقوا که مهم ترین وظیفۀ بندگان خداست، یعنی نگه داشتن خود از هر آنچه زیان اخروی دارد؛ یعنی در هر فضا و مکان و وضعیتی، انسان باید مواظب باشد عملی که در محضر خداوند به ضرر او تمام می شود، انجام ندهد.
در مقابل تقوا، وسوسه های شیطانی است که سوگند خورده ما را گمراه کند [2] و برای عمل به وعدۀ خویش، از هیچ تلاشی دریغ نمی کند و برای آلوده ساختن بشر به معصیت، آن را با لباس های مختلفی می آراید. یکی از این لباس ها، این خصوصیت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است که انسان فکر می کند با برداشته شدن یک سری حصار ها در این فضا، برخی رفتارها دیگر منعی ندارد یا قابل توجیه است.
گاهی فکر می کنیم دیده یا شناخته نشدن، مانع آن است که گناه، گناه باشد. گاهی چنین تصور می کنیم که فضای مجازی یا شبکه های اجتماعی خدایی ندارد که ناظر باشد.
برای ما که وجود مدیر کافی نت ما را ملزم می سازد صحیح رفتار کنیم، اما اندکی آزادی ما را تغییر می دهد، شاید بهتر باشد بیشتر به خدا فکر کنیم تا به خود یادآوری کنیم که «عالَم، محضر خداست»، چه مجازی باشد چه حقیقی! دور نیست روزی که بپرسند: «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری؛ آیا ندانست که خداوند (همۀ اعمالش را) می بیند؟». [2]
مواظب شبکه های اجتماعی باشیم.
پی نوشت ها:
1. سوره ص، آیه ۸۲.
2. سوره علق، آیه14.

آیه ها جاری می شوند

عبدالله بن مسعود، غلام و صحابی جلیل القدر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و از خادمان قرآن کریم بود. در مرضی که بر اثر آن درگذشت، عثمان بن عفان به عیادتش رفت تا از وی تفقد و دلجویی کند. عثمان پس از احوالپرسی، به ابن مسعود پیشنهاد داد که اجازه دهد سهم وی را از بیت المال بیشتر کند. عبدالله نپذیرفت، خلیفه گفت: پس بگذار این سهم اضافه برای دخترانت باشد. عبدالله بن مسعود در جواب این پیشنهاد گفت: «آنها نيازى به آن حقوق و عطا ندارند، چون من آنها را فرمان دادم كه سوره واقعه را بخوانند و به آن مداومت ورزند؛ زيرا من از پيامبر شنيدم كه می فرمود: هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند، هرگز نياز و تنگدستى و فقر به او نرسد». [1]
این گره گشایی فقط مخصوص سوره واقعه نیست، حق این است که هر سوره، بلکه هر آیه از کتاب خدا، دردی یا دردهایی از ما دوا می کند یا درجه ای بر درجات ما می افزاید. در روایت وارد شده است که به اهل بهشت گفته خواهد شد: «اقرأ وَ ارقَ» [2] یعنی هرچه از آیات الهی را که بلدی بخوان و به تعداد همان آیات، در درجات بهشتی ات، بالا برو.
قرض ها، بیماری ها، آرزوها و هزاران مشکل دیگر وجود دارد که می توان با استفاده از قرآن کریم، آنها را حل کرد. البته باید توجه داشت که قرآن برای این چیزها نازل نشده است و قرار نیست از این کتاب مقدس فقط برای اهداف زندگی دنیوی استفاده کنیم. اما به هر حال یکی از معجزات قرآن کریم همین آثار اعجاب انگیزی است که در زندگی انسان ها برجا می گذارد.
قرآن مثل کتاب های دیگر نیست. کتاب های دیگر را می خوانیم و می فهمیم، فرقی هم ندارد در چه حالی مطالعه کنیم، نشسته یا خوابیده، با لباس تمیز یا کثیف، باوضو یا بی وضو. اما قرآن کتاب خداست، کتاب خدا را نمی توان به هر شکلی و در هر حالی خواند.
ما معمولاً برای تلاوت قرآن، ابتدا وضو می گیریم، سپس با احترام آن را برمی داریم، می بوسیم، رو به قبله می نشینیم و با آرامش کامل قرائتش می کنیم. گاه حتی برای اینکه کلمات خدا را با دهانی تمیز و خوشبو ادا کنیم، قبل از تلاوت قرآن، مسواک می زنیم. تلاوت قرآن به قدری بابرکت و مفید است که حتی فقط صرف تلاوت آن، در زندگی ما اثر می گذارد و ما را با برخی عادات خوب بهداشتی آشنا و مأنوس می سازد.
البته مؤمنان همواره تلاش می کنند علاوه بر تلاوت آیات الهی، مفاهیم ارزشمند آن را هم به خوبی بفهمند و پیام های قرآن را درک کنند. آنها گاه سواد این کار را ندارند، اما در عین حال از هر راهی برای این کار استفاده می کنند: از کسی سؤال می کنند، در کلاس های تفسیر شرکت می کنند یا از درس های تقسیر قرآن اساتید، در رادیو یا تلویزیون استفاده می کنند. به هرحال تلاش می کنند هرچه بیشتر و بهتر، آیات قرآن را بفهمند.
آنان در مرحله سوم، قرآن را در زندگی به کار می بندند و به آن عمل می کنند. عمل به قرآن چیز پیچیده ای نیست. آنان فقط همان دستورهای فقهی و اخلاقی قرآن را جدی می گیرند و از آن تجاوز نمی کنند. دروغ نمی گویند، غیبت نمی کنند، نگاه نامشروع نمی کنند و خلاصه، احکام اسلامی را رعایت می کنند. در این مرحله است که اثرگذاری قرآن در زندگی ایشان به اوج می رسد.
پس اثرگذاری قرآن در زندگی، وابسته به این است که مؤمن چقدر با آن کتاب مقدس انس گرفته باشد، چقدر به آن ایمان داشته باشد و تا چه حدی آن را در زندگی به کار بندد.
پی نوشت ها:
1. مجمع البیان، ج9، ص355.
2. بحارالانوار، ج92، ص188.

 
مداحی های محرم