موضوع: "تاریخ"

مرثیه ای جانسوز
دوشنبه 96/11/30
از معاذ بن جبل نقل شده است كه فاطمه زهرا سلام الله پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فراوان مى گريست و مى فرمود:
آه اى پدر! پس از تو بايد شكوه هاى دل را به حضرت جبرئيل گفت . . . آه! كه با وفات تو خبرهاى آسمانى قطع شد و ديگر براى هميشه از طرف خدا وحى فرو فرستاده نخواهد شد.
از انس بن مالك روايت شده است كه حضرت زهرا سلام الله پس از وفات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم با غم و اندوه مى گريست و مى فرمود:
«آه اى پدر!. . . پدرم دعوت پروردگار را لبيك گفت و در فردوس برين منزل كرد.
اى پدر! پس از تو با جبرئيل بايد درد دل نمود. »
پس از مراسم تدفين خطاب به انس فرمود: «اى انس! آيا دلتان آمد كه خاك بر روى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بريزند؟»
صبت على مصائب ولو
صبت على الايام لصرن لياليا
به جانم ريخته چندان غم و درد و مصيبتها
كه گر بر روزها ريزند، گردد تيره چون شبها
بيت الاحزان، خانه غم و اندوه فاطمه
على علیه السلام در خارج مدينه در بقيع خانه اى براى فاطمه زهرا علیهاالسلام ساخت كه «بيت الاحزان» ناميده مى شد. صبحگاهان حسنين (عليهما السلام) را پيش روى خود حركت داده و با چشم گريان به بقيع رفته و در بين قبرها تا غروب گريه مى كرد، شبانگاه اميرالمؤمنين علیه السلام نزد آن حضرت آمده، ايشان را به منزل مى برد.

منصوره ى آسمان
جمعه 96/11/27
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: نور فاطمه قبل از خلقت زمين و آسمان آفريده شده است. بعضى از مردم عرض كردند: يا نبى الله، پس او انسيه نيست؟ فرمود: فاطمه حوراء انسيه است.
گفتند: يا نبى الله، چگونه او حوراء انسيه است؟ فرمود: خداوند عزوجل او را قبل از خلقت آدم از نور خود آفريد آنگاه كه ارواح بودند. وقتى خداوند عزوجل آدم را آفريد، نور او بر آدم عرضه شد.
گفتند: يا نبى الله، فاطمه كجا بود؟
فرمود: زير ساق عرش در حقّه اى بود.
گفتند: يا نبى الله، طعام او چه بود؟
فرمود: تسبيح و تقديس و تهليل و تحميد. وقتى خداوند عزوجل آدم را آفريد، و مرا از صلب او خارج كرد، و خواست فاطمه را از صلب من خارج كند، او را در بهشت در سيبى قرار داد، و جبرئيل آن سيب را براى من آورد و گفت: السلام عليك و رحمه الله و بركاته يا محمد.
گفتم: و عليك السلام و رحمه الله.
حبيبم جبرئيل گفت: يا محمد، پروردگارت سلام مى رساند.
گفتم: سلام از اوست و به سوى او باز مى گردد.
گفت: يا محمد، اين سيبى است از بهشت كه خداوند عزوجل به تو اهدا كرده است.
آن را گرفتم و به سينه ام چسبانيدم.
گفت: يا محمد، خداى عزوجل مى فرمايد: آن را ميل كن.
من آن را شكافتم، و نور تابانى ديدم و ترسيدم.
گفت: يا محمد، چرا نمى خورى؟ بخور و نترس كه اين نور منصوره در آسمان و فاطمه در زمين است.
گفتم: حبيبم جبرئيل، براى چه در آسمان منصوره و در زمين فاطمه است؟
گفت: در زمين فاطمه نامگذارى شده براى آنكه شيعيانش از آتش جهنم جدا شده و دشمنانش از محبت او جدا شده اند. و در آسمان منصوره است بخاطر قول خداوند عزوجل كه: «آن روز مؤمنان به نصر و يارى خداوند خوشحال مى شوند كه هركس را بخواهد يارى مى كند»، يعنى نصر و يارى فاطمه براى دوستانش.
——–پانویس——–
الموسوعه الكبرى عن فاطمه الزهراء عليهاالسلام : ج 1 المطاف الاول ح 13 از معانى الاخبار و تفسير برهان و نزهه الابرار و تراجم اعلام النساء والدمعه الساكبه.

يُعْطِيكَ رَبُّكَ
جمعه 96/11/27
به اسانيد معتبره روايت كردهاند كه: روزى حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به خانه حضرت فاطمه در آمد، فاطمه علیهاالسلام جامهاى پوشيده بود از جلّهاى شتر و به دستهاى خود آسيا مىگردانيد، و در آن حالت فرزند خود را شير مىداد. چون حضرت او را بر آن حالت مشاهده كرد، آب از ديده مباركش روان شد و فرمود:
اى دختر گرامى تلخيهاى دنيا را امروز بچش براى حلاوتهاى آخرت، پس فاطمه علیهاالسلام گفت: يا رسول اللّه حمد مىكنم خدا را بر نعمتهاى او، و شكر مىكنم خدا را بر كرامتهاى او، پس حق تعالى اين آيه را فرستاد:
وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى [1]
يعنى: حق تعالى در قيامت آن قدر به تو خواهد داد كه راضى شوى.
——–پی نوشت——–
1. الضحی-5.
2. جلاء العيون، المجلسي. ص:196 .

تاجدار فردوس
جمعه 96/11/27
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: آنگاه كه خداوند آدم و حوا را آفريد، آنان در بهشت به خود باليدند. آدم به حوا گفت: خداوند خلقى زيباتر از ما نيافريده است.
خدا به جبرئيل وحى نمود: دو بنده ام (آدم و حوّا) را به فردوس اعلى ببر. وقتى وارد فردوس شدند، به دخترى بر روى تختى از تختهاى بهشت نظر كردند كه تاجى از نور بر سر و دو گوشواره از نور در گوش داشت، و بهشت از نور چهره اش روشن بود.
آدم گفت: حبيبم جبرئيل، اين دختر كه بهشت از زيبائى چهره اش روشن شده كيست؟!
جبرئيل گفت: اين فاطمه دختر محمد پيامبر از فرزندان توست كه در آخرالزمان است.
آدم گفت: اين تاجى كه بر سر دارد چيست؟
جبرئيل گفت: شوهرش على بن ابى طالب است.
آدم پرسيد: اين دو گوشواره كه در گوش دارد چيست؟
جبرئيل گفت: دو فرزندش حسن و حسين است.
آدم گفت: حبيبم جبرئيل، آيا آنان پيش از من خلق شده اند؟
جبرئيل گفت: آنان در علم پوشيده ى خدا موجود بودند، چهار هزار سال قبل از آنكه تو آفريده شوى.
——–پانویس——–
كشف الغمه: ج 1 ص 456 از كتاب الآل ابن خالويه از پيامبر صلى الله عليه و آله.

سواد رسانه ای یعنی چه؟
دوشنبه 96/11/23
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه». برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند. همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.