سه شنبه 95/11/19
سؤال:
چرا در آخر الزمان قم امن ترين مکان است؟
پاسخ:
شاید ویژگی های ذیل باعث شده شهر مقدس قم چنین جایگاهی داشته باشد:
1. مدفن کريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام.
2. مدفن بسياري از علما و فقها و اولياي بزرگ الهي.
3. لقب قم از پيامبر گرامي صلی الله علیه و آله اخذ شده است که در شب معراج با ديدن شيطان در اين سرزمين با لفظ قم او را از اينجا راند.
4. با توجه به ولایت مداری مردن این سرزمین لذا، قم، شهر اهل بيت مي باشد.
امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثی می فرمایند:
. . . لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ . . . [1]
براي ما اهل بيت حرمي است که آن شهر قم است.
5. قم مرکز علم اهل بيت و صدور آن به عالم است. امام صادق علیه السلام می فرمایند:
سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يأزر [يَأْرِزُ] عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْل.
به زودي کوفه از مؤمنين خالي مي شود و جمع مي شود علم از آن همان گونه که مار در سوراخ خود مخفي مي شود، سپس ظاهر مي شود علم به شهري که به آن قم مي گويند و مي گردد معدن علم و فضل. . . [2]
6. اهالي قم هنگام ظهور، همراهان و ياوران امام مهدي علیه السلام هستند. امام صادق علیه السلام می فرمایند:
إِنَّمَا سُمِّيَ قُمَّ لِأَنَّ أَهْلَهُ يَجْتَمِعُونَ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ يَقُومُونَ مَعَهُ وَ يَسْتَقِيمُونَ عَلَيْهِ وَ يَنْصُرُونَهُ.
قم را قم ناميدند، زيرا اهل آن با قائم آل محمد علیه السلام جمع مي شوند و با او قيام مي کنند و بر او استقامت و پايداري مي ورزند و او را ياري و نصرت مي کنند. [3]
7. يکي از درهاي بهشت براي اهل قم است. امام رضا علیه السلام می فرمایند:
إِنَ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ وَ وَاحِدٌ مِنْهَا لِأَهْلِ قُمَ وَ هُمْ خِيَارُ شِيعَتِنَا مِنْ بَيْنِ سَائِرِ الْبِلَادِ خَمَّرَ اللَّهُ تَعَالَى وَلَايَتَنَا فِي طِينَتِهِمْ. [4]
ترجمه: براي بهشت هشت در است و يکي از آنها براي اهل قم است، و آنان در ميان مردم ساير شهرها بهترين شيعيان ما هستند خداوند ولايت ما را در طينت آنان قرار داد
هر چند همه ويژگيها در جاي خود بسيار مهم و ارزشمند است اما نکته پنجم جايگاه خاصي دارد، زيرا منادي کامل و واقعي دين اسلام در دوران سخت و سنگين غيبت و صدور آن به جهان و آشنا کردن مردم با حقيقت دين، حوزه علميه قم است و خداوند و امام عصر علیه السلام اين ندا و دعوتگر را رها نميکند. با صدور دين و معارف مهدويت است که مردم آمادگي بيشتر براي ظهور پيدا مي کنند.
———————
پانویس:
1. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج48، ص: 317
2. سفينة البحار، ج7، ص: 356
3. سفينة البحار، ج7، ص: 358
4. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج57، ص: 216
مسابقه:
پنجشنبه 95/11/14
امروز عصر مسابقه هاست! تلاش برای رسیدن به جایزه ها: شتاب، سرعت و رقابت!
حضور در این مسابقه ها و نیز داغ کردن تنور آنها صحیح است یا غیر صحیح؟!
سبقت گرفتن بر یکدیگر، سرعت گرفتن و شتاب، رقابت های فشرده، دویدن و نفس نفس زدن برای رسیدن به جایزه نفیس را، “مسابقه” و “مسارعه” و “تنافس” گویند و جالب است بدانیم که: این هرسه، واژه های قرآنی هستند!
برای رسیدن به کدام جایزه باید سرعت گرفت؟ (مسارعه)
برای وصول به کدام هدف باید از دیگران سبقت گرفت؟ (مسابقه)
برای رسیدن به کدام جایزه نفیس باید نفس نفس زنان، از دیگران پیشی گرفت؟ (تنافس)
پاسخ های قرآن را بشنویم:
یکم: شتاب در انجام کارهای خیر
اسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً [1]
در خیرات مسابقه دهید هر جا که باشید خدا شما را گرد می آورد.
إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ [2]
آنان کسانی هستند که در کارهای خیر سرعت می گیرند و ما را از روی میل و ترسان می خوانند و اینان برای ما کوچکی کنندگان اند.
أُولَٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ [3]
اینان در کارهای خیر سرعت می گیرند و ایشان برای آن کارها سبقت گیرنده اند.
دوم: تلاش برای توبه و کسب آمرزش و مغفرت الاهی
وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ [4]
و برای طلب آمرزش از خداوند و بهشتی که پهنای آن به اندازه ی پهنای آسمان ها و زمین است که آن برای پرواپیشگان آماده شده، سبقت می گیرند.
سوم: رسیدن به فردوس و جنان و بهره گرفتن از انواع نعمت های بهشتی!
إِنَّ الْأَبْرارَ لَفي نَعيمٍ عَلَى الْأَرائِکِ يَنْظُرُونَ تَعْرِفُ في وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعيم يُسْقَوْنَ مِنْ رَحيقٍ مَخْتُومٍ خِتامُهُ مِسْکٌ وَ في ذلِکَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ [5]
همانا نیکوکاران در نعمت هایی هستند که بر پشتی ها تکیه زده می نگرند در چهره های ایشان خرمی نعمت ها دیده می شود اینان از باده های در بسته که آخرین مزه ان مشک بار است نوشانیده می شوند و در این باید که سبقت گیران سبقت گیرند.
اگر قرار است مسابقه دهیم، مسابقه بدهیم امّا مسابقه در بهترین کارهاو خیرات!
اگر شوق سرعت و زود رسیدن داریم زودتر مغفرت الاهی را در آغوش گیریم زیرا نمی دانیم تا لحظاتی دیگر هستیم یا نه و توفیق توبه و بازگشت خواهیم داشت یا نه!
اگر دنبال جوایز نفیس هستیم جرعه رضوان الاهی را در بهشت الاهی هدف قرار دهیم!
ما نفس زنان و پر شتاب برای وصال یوسفمان که اصل خیرات است و ولی نعمت ما و نماد بلکه اصل رضوان و جنان الاهی است مسابقه ومسارعه و تنافس خواهیم داشت در بازه لحظه های زندگی و پهنه رفتارها و کردارها و تلاش هامان! تا او بیاید و حرمان ها را بزداید و همه را در گردونه ترقّی و تکامل قرار دهد.
——————
پانویس:
1. بقره، ۱۴۸.
2. انبیاء، ۹۰.
3. مومنون، ۶۱.
4. آل عمران، 133.
5. مطففین، ۲۲-۲۶.
چهارشنبه 95/11/13
سؤال:
در قرآن آمده كه در آخرالزمان، حضرت عيسى علیه السلام ظهور خواهند كرد و همه بايد از او پيروى كنند. آيا مسلمانان نيز بايد پیرو ایشان باشند؟
پاسخ:
در قرآن به اين كه حضرت عيسى در آخرالزمان نزول مى كند، صريحاً اشاره نشده است. در قرآن آمده است:
وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ. [1]
ترجمه: و او، سبب آگاهى به روز قيامت است (نزول عيسى، گواه نزديكى روز رستاخيز است) هرگز، در آن ترديد نكنيد و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است.
اين آيه، به آمدن حضرت عيسى در آخرالزمان، تعبير و تفسير شده است، لكن روايات زيادى داريم كه دلالت دارند بر اين كه هنگام ظهور حضرت مهدى عجل الله حضرت عيسى عليه السلام در پشت سر آن حضرت نماز خواهند خواند و براى نصرت او تلاش خواهد كرد.
از پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله نقل شده كه فرمود: از ذرّيۀ من، مهدى علیه السلام وقتى قيام كند، حضرت عيسى براى نصرت او مى آيد و در پشت سراو نماز مى خواند. ». [2]
با توجّه به اين كه در آن زمان، حجّت خداوند در ميان مخلوقات عالم، حضرت مهدى علیه السلام است، بر همه واجب است كه از او پيروى كنند. شاهد بر اين، بيانى است كه مرحوم طبرسى در تفسير مجمع البيان فرموده اند. ايشان آورده است كه حضرت عيسى در وقت خروج حضرت مهدى علیه السلام نزول مى كند و در اين زمان، همۀ ملل، ملّت واحده كه همان ملت اسلام حنيف و دين ابراهيم است، مى گردند. [3]
بنابراين، تفاوتى ميان دعوت اين دو بزرگوار نيست. علاوه بر آن كه امامت و رهبرى امّت، بر عهدۀ حضرت مهدى عجل الله است و حضرت عيسى عليه السلام با آن حضرت، همراه و همگام خواهد بود و براى برپايى حكومت دينى، به دعوت و ارشاد مردم مى پردازند.
لذا پیروی از حضرت عیسی علیه السلام پیروی از حضرت مهدی علیه السلام خواهد بود چرا که خود ایشان پیرو حضرت مهدی علیه السلام هستند.
———————
پانویس:
1. سوره زخرف، آیه 61
2. بحارالأنوار، ج 14، ص 349
3. بحارالأنوار، ج 3، ص 236
سه شنبه 95/11/12
سؤال:
آيا پديد آمدن مدعيان مهدويت از آثار سوء اعتقاد به مهدويت است؟در هر عصري شخص يا اشخاصي پيدا شده و با يدك كشيدن نام مهدي منتظر، مردم را به سوي خود دعوت نموده وگروهي نيز دعوت آنها را پذيرفتهاند، واز اين جهت باعث مشكلات در جامعه اسلامي شده اند.
پاسخ:
اوّلاً: شكي نيست كه مشكلاتي از ناحيه مدعيان دروغين مهدويت در جامعه اسلامي پديد آمده است، ولي گناه آن متوجه مردم است كه بدون تفحص از اصل قضيه، و بدون مراجعه به علما و بزرگان، فريب اين گونه افراد را خوردهاند. وگرنه اصل قضيه مهدويت از بركات شاياني برخوردار است.
ثانياً: راه مقابله با اين گونه انحرافها، انكار یک عقيدۀ مسلّم نيست، وگرنه در اینصورت به جهت مقابله با مدعيان نبوت نيز بايد با اصل نبوت انبياء مقابله كرد.
ثالثاً: گرچه مدعيان مهدويت چند روزي جولان داده و مردم را فريب دادهاند، ولي به لطف خداوند و عنايات حضرت مهدي علیه السلام و كوشش فراوان علما، مكررا حيله آنها برملا شده و از جامعه طرد شده اند.
یکشنبه 95/11/10
سؤال:
این که حضرت زهرا سلام الله الگوى حضرت مهدى عجل الله است یعنى چه؟
پاسخ:
امام زمان علیه السلام در توقیعى به خط مبارک خود، بعد از دعا براى عافیت شیعیان از ضلالت و فتنه ها و درخواست روح یقین و عاقبت به خیرى آنها و تذکر به امورى چند مى فرماید:
فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِي أُسْوَةٌ حَسَنَة.
ترجمه: فاطمه دختر رسول خدا صلى الله علیه و آله براى من اسوه و الگویى نیکوست.
در این که حضرت مهدى علیه السلام، کدام گفتار یا رفتار حضرت فاطمه علیها السلام را سرمشق خویش قرار داده اند، احتمالات فراوانى بیان شده است که در این جا به سه مورد آن اشاره مى کنیم:
1. حضرت زهرا علیهاالسلام تا پایان عمر شریفش با هیچ حاکم ظالمى بیعت نکرد. حضرت مهدى علیه السلام هم بیعت هیچ سلطان ستمگرى را بر گردن ندارد.
2. شان صدور این نامه این است که برخى از شیعیان، امامت ایشان را نپذیرفتند. حضرت در جواب عملکرد آنها فرمود:
اگر مى توانستم و مجاز بودم آن چنان مى کردم که حق بر شما آشکار گردد به گونه اى که هیچ شکى بر شما باقى نماند، ولى مقتداى من حضرت زهرا علیها السلام است. ایشان با اینکه حق حکومت از حضرت على علیه السلام سلب شد، هیچ گاه براى باز گرداندن خلافت، از اسباب غیر عادى استفاده نکرد، من نیز از ایشان پیروى مى کنم وبراى احقاق حقّم در این دوران، راه هاى غیر عادى را نمى پیمایم.
3. حضرت در پاسخ نامه فرموده اند:
اگر علاقه و اشتیاق ما به هدایت و دستگیرى از شما نبود به سبب ظلم هایى که دیده ایم، از شما مردمان روى گردان مى شدیم.
امام، با اشاره به حضرت زهرا علیها السلام مى خواهد بفرماید: همان طورى که دشمنان به حضرت زهرا علیهاالسلام آزار واذیت روا داشتند و سکوتى که مسلمانان پیشه کردند، هیچ کدام سبب نشد که ایشان از دعا براى مسلمانان دست بکشند، بلکه دیگران را بر خود مقدم مى داشتند، من نیز این ظلم ها و انکارها را تحمل مى کنم واز دل سوزى ودعا وراهنمایى و. . . براى شما چیزى فرو نمى گذارم.
———————
پانویس:
1. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج53، ص: 180