بقیة الله
واژه «بقیه»؛ یعنی، باز مانده و پاینده و آنچه از چیزی باقی گذاشته شود و آن مصدری است که به جای اسم فاعل یا اسم مفعول به کار میرود. ترکیب «بَقیّةُ اللّه» در قرآن مجید و روایات خاندان عصمت علیهم السلام آمده است. در قرآن فقط یک بار در داستان حضرت شعیب آمده است که پس از آنکه قوم خود را از کم فروشی نهی میکند، چنین فرماید:
«بَقیَّتُ اللّهِ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ»
(هود(11)، آیه 86.)؛ یعنی، آنچه را که خداوند [در ازای چشم پوشی از منافع نامشروع دنیوی] برایتان باقی میگذارد، برای شما بهتر است. در این آیه هر چند مخاطب قوم شعیب هستند و منظور از «بَقیَّةُ اللّه» سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهی است؛ ولی هر موجود نافع که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، «بقیّةاللّه» محسوب میشود. تمام پیامبران الهی و پیشوایان بزرگ «بَقیّةُ اللّه» اند.
تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سرسخت برای یک قوم و ملت باقی میماند، از این نظر «بقیّةاللّه» اند … از آنجا که مهدی موعود علیه السلام آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است، یکی از روشنترین مصادیق «بَقیَّةُ اللّه» میباشد و از دیگران به این لقب شایستهتر است؛ بخصوص که تنها باقیمانده بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام است.
در روایات و ادعیه و زیارات متعددی، ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان «بقیةاللّه» توصیف شدهاند که برای نمونه به برخی از آنها اشاره میشود:
1. یک بار به دستور هشام بن عبدالملک امام باقر علیه السلام را به شام بردند، موقع مراجعت به مدینه هشام فرمان داد بازارها را بر روی آن حضرت و همراهانش ببندند و از خوراک و آشامیدنی محروم باشند. چون به شهر مدینه رسیدند، مردم درِ شهر را بر رویشان بستند و اصحاب آن حضرت از جهت کمبود آب و غذا به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند.
امام باقر علیه السلام به بالای کوهی که مشرِف به شهر بود رفت و با صدای بلند فرمود:
«ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند!
به خداوند سوگند من بقیةاللّه هستم، خداوند فرمود:
بقیةاللّه برایتان بهتر است اگر ایمان دارید.»
(الکافی، ج 1، ص 471، ح 5.)
2. در «زیارت جامعه کبیره» آمده است:
«اَلسَّلامُ عَلَی الاَئِمَةِ … وَ بَقیَّةِ اللَّهِ …»
«سلام بر امامان که … بقیةاللّه هستند.»
(شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 609.)
3. در دعای ندبه میخوانیم:
«أیْنَ بَقِیَّةُاللَّهِ الَتی لا تَخْلُو مِنَالعِتْرَةِ الهادِیَةِ …»
«کجاست آن بقیةاللّه که از عترت هدایتگر بیرون نیست.»
(سید بن طاووس، الاقبال، ص 297.)
4. در حدیثی آمده است:
مردی از امام صادق علیه السلام پرسید:
آیا بر امام قائم علیه السلام میتوان با عنوان «امیرمؤمنان» سلام کرد؟
فرمود:
«لا ذاکَ اِسْمٌ سَمَّی اللّهُ بِهِ اَمیرَالمؤمِنینَ لَمْ یُسَمَّ بِهِ اَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لا یَتَسَمَّی بِهِ بَعْدَهُ اِلاّ کافِرٌ قُلتُ جُعِلْتُ فِداکَ کَیْفَ یُسَلِّمُ عَلیهِ؟
قال:
یَقُولُونَ السَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأ بَقیَّتُ اللهِ خَیرٌ لَکُم اِنْ کنتُم مُؤمنین.»
«خیر، خداوند این نام را به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز – مگر کافر - این نام به خود نبندد.
راوی گوید:
پرسیدم:
فدایت گردم پس چگونه بر او سلام کنند؟
فرمود:
میگویند:
سلام بر تو ای بقیةاللّه.»
(الکافی، ج 1، ص 411، ح 2؛ تفسیر فرات کوفی، ص 249 و 193؛ تفسیر عیاشی، ج 1، ص 276.)
5. و از امام باقر علیه السلام روایت است که فرمود:
«نخستین سخن حضرت مهدی علیه السلام بعد از ظهور این آیه است که میخواند:
بقیةاللّه برایتان بهتر است اگر ایمان دارید. آنگاه میفرماید:
منم بقیةاللّه و حجّت و خلیفه او در میان شما. در آن زمان هر کس بر آن جناب سلام کند، میگوید:
السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةَ اللّهِ فِی اَرْضِهِ.»
(کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 330، ح 16.)
6. در روایت است وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری محضر امام عسکری علیه السلام شرفیاب شد، درباره جانشین آن حضرت سؤال کرد؛ حضرتش کودکی خردسال همچون قرص ماه به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید:
آیا نشانهای هست تا قلبم اطمینان یابد؟
آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح چنین فرمود:
«اَنَا بَقِیَّةُ اللّهِ فِی اَرْضِهِ وَ المُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ فَلا تَطْلُبْ اَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ یا احمد بن اِسْحاقَ»
(همان، ج 2، ص 384، ح 1.)
(من بقیةالله بر روی زمین هستم و من منتقم از دشمنان اویم.
ای احمد بن اسحاق!
بعد از دیدن اثری طلب نکن.»
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط انتظار در 1396/02/15 ساعت 08:29:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |