موضوع: "تاریخ"

مرده ای زنده نما؟!

راه ایمان و عفاف را چه کسانی باید مهیَا کنند و چراغ راهنما و تابلو نصب کنند تا مردم به ویژه نسل جوان از راه حق منحرف نشوند؟
لغزندگی جادّه پاکی را چه کسی باید از بین ببرد؟ نسبت به پیچ های خطرناک «گذرگاه عمر» چه کسی باید هشدار و اخطار دهد؟ البته مسئولان وظایفی دارند، ولی شما نیز به نوبه خود، تکلیفی دارید. اگر از سلامت جادّه و درستی مسیر و هدف، اطلاع کافی ندارید، با چه اطمینانی قدم در راه می گذارید؟! شاید هر چه می روید، از هدف دورتر شوید! در راه زندگی تاکنون از چند نفر پرسیده ایدکه هدف کجا است؟ راه کدام است؟ آیا درست می رویم؟
وقتی می بینید کسی راهی را عوضی می رود، به او علامت و هشدار می دهید. به کسانی که راه را به اشتباه می روند چند بار دلسوزانه و از روی تعهد و وجدان هشدار داده اید؟!
نظارت اجتماعی همه بر یکدیگر و به عبارتی “امر به معروف و نهی از منکر” از همین مقوله است و نشانه زنده بودن فرد یا جامعه است. آن که میگوید: «به من چه؟!»، مرده ای زنده نما است.

نرم افزار دختران پندها و هشدارها 

تاملی در مفهوم عشق

احساسات محبت آمیزی که در دوران جوانی رخ می نمایند و تحت عنوان “عشق” خوانده می شوند ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرند و جوان را از جاده مستقیم کمال منحرف سازند.
عشق، نوعی کشش و جاذبه نیرومندی است که بین انسان و یک موجود خارجی، برای رسیدن به یک هدف ایجاد می گردد. اگر منشأ آگاهانه و مبدئی الهی داشته باشد، یکی از عالی ترین تجلیّات روحی انسان و از پرشکوه ترین جلوه های آفرینش به شمارمی رود؛ همچون عشق و علاقه آسیه به حضرت موسی علیه السلام، امّا اگر همین جاذبه عشق تنها ریشه ای غریزی و شهوانی داشته باشد و منشائی شیطانی پیدا کند، از مظاهر نفس امّاره است و در این حالت عقل و ایمان را در وجود آدمی تضعیف میکند، به طوری که فرد عاشق، دیوانه وار برای رسیدن به معشوق خو د به هرکار نامشروعی دست می زند تا به کام خود برسد حتی اگر در نظر مردم رسوایی به بار آورد؛ همچون عشق زلیخا به حضرت یوسف علیه السلام، آری غفلت از هدف آفرینش و راه صحیحی که به آن منتهی می شود انسان را از چارپایان هم پست تر و گمراه تر بلکه از هر جانور و جنبده ای بدتر می کند. [سوره انفال، آیه 22]
دختران جوان باید مراقب این دام های خطرناک و گوناگون باشند که با نام دروغین “عشق پاک” بر سر راه آنان قرار می گیرد؛ دام هایی که غالباً رهایی از آن ها بسیار دشوار است و زیان لحظه ای غفلت و خوش بینی بیجا و تسلیم شدن در برابر الفاظ ریاکارانه و تو خالی را گاهی در یک عمر نمی توان جبران ساخت. به خصوص کسانی که از نظر “محبت ” کمبود دارند و در محرومیت به سر برده اند خیلی زود تسلیم این اظهار عشق ها و محبت های ظاهری و دروغین می شوند و به دام افراد منحرف و حرفه ای می افتند.
اگر پسر و دختر جوان، در آغاز بلوغ بنای مهم و مقدّس ازدواج خود را با انحراف جنسی آلوده نکنند و با حفظ احساسات پاک خود تا زمانی مناسب صبر کنند و به طور منطقی و آگاهانه اساس ازدواج را بر معیارهایی ارزشمند و والا قرار دهند، سعادت زندگی آنان تضمین خواهد شد؛ زیرا علاقه و عشق آن ها نسبت به یکدیگر مبنایی الهی و معنوی خواهد داشت و چنین بنایی بسیار محکم و استوار است و پس از تشکیل خانواده از هم نخواهد پاشید.
اقدام شتاب زده جوانی، موجبات سرگردانی و رسوایی و بدعاقبتی جوانان را در پی می آورد. بنابراین محبت و عشقی مطلوب است که در سایه ایمان به خدا و با در نظرگرفتن شرایط مناسب و آمادگی روحی، اقتصادی و شغلی حاصل شود. چنین انتخابی برای جوان قابل اطِمینان است و می تواند مقدمه یک زندگی آرام بخش و سعادتمند باشد. در غیر این صورت، دوستی ها و دلبستگی های غیر عاقلانه، که تفکری منطقی به دنبال آن نباشد، با کمال تاسف موجب ارتباط های نامشروع به صورت نامه، تلفن و ملاقات درکوچه و خیابان می شود که عشق های دروغین و هوس های زودگذری بیش نیستند و با ارضای کامجویی های گناه آلود و بی قید و شرط ختم می شوند و پس از فرو نشستن آتش هوس و شهوت از هم جدا می گردند و اندکی بعد همه چیز فراموش می شود و عشق سوزان مبدّل به حالت پشیمانی و غم و اندوه و بی آبرویی و سردرگمی، در آغاز زندگی خواهد شد و این خود اختلالات و ناسازگاری های مراحل بعدی زندگی را به دنبال خواهد داشت.
میدان ندادن به عقل و بازگذاردن عرصه شهوت، چشم و گوش انسان را کور و کر می کند به طوری که عواقب وخیم و خطرناک آن را تنها پس از ارتکاب عمل می فهمد؛ زیرا قبل از عمل، رسوایی کار ناپیدا و پوشیده است. [چه بسا یک ساعت شهوت رانی اندوهی طولانی به بار آورد. میزان الحکمة ص 381، ج 10

نرم‌افزار دختران، پندها و هشدارها 

کلمه الحق " جاده بهشت "

راه بهشت، راه راستی است و انحرافی در آن نیست. گم شدن هم ندارد. اما در این جاده، باید انسان قدری گذشت داشته باشد. مردانگی کند. حتی در موقع عسرت از بذل مال در راه خدا دریغ نکند. گشاده رو و منصف باشد.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
ثلاث من اتی الله بواحدة منهن، اوجب الله له الجنة الانفاق من اقتار، و البشر لجمیع العالم، و الانصاف من نفسه. 

سه چیز است که هرکس یکی از آنها را به پیشگاه خداوند بیاورد، خدا بهشت را برای او واجب می گرداند: بخشش در موقع تنگدستی، خوشرویی با همه ی مردم و همواره با انصاف بودن.

اصول کافی ج 2 ص103 نرم افزار سوگ علم 

کلمه الحق"دو دام شیطان"

نیکی کردن به برادران دینی، خصوصا شیعیان، از جمله مواردی است که ائمه ی اطهار علیهم السلام روی آن تأکید فراوان کرده اند و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. امام صادق علیه السلام نیز در ادامه ی این روایت شریف می فرماید: یا بن جندب ان للشیطان مصائد یصطاد بها فتحاموا شباکه و مصائده قلت یا بن رسول الله و ما هی؟ قال: اما مصائده فصد عن بر الاخوان، و اما شباکه فنوم عن قضاء الصلوات التی فرضها الله، اما انه ما یعبد الله بمثل نقل الاقدام الی برالاخوان و زیارتهم، ویل للساهین عن الصلوات، النائمین فی الخلوات المستهزئین بالله و آیاته فی الفترات.
شیطان دام هایی دارد که به وسیله ی آنها انسان ها را صید می کند. از بزرگ ترین، عمومی ترین و مؤثرترین دام هایی که شیطان برای آدمیزاد می گستراند، یکی این است که انسان را از خدمت کردن به دیگران، به ویژه برادران دینی خود باز می دارد، دوم آن که کاری می کند تا انسان نمازهایش را به موقع نخواند.
انسان ممکن است با انجام دادن واجبات و فرایض دینی خود فکر کند که به طور کامل به وظیفه اش عمل کرده است، در حالی که رفع نیازهای مادی و معنوی برادران ایمانی نیز در حد توان از جمله وظایف دینی مسلمانان می باشد. خصوصا افرادی که فعالیت خاصی مثل تحصیل، تدریس، نویسندگی و… را انجام می دهند، باید بدانند که وظایفی هم نسبت به دیگران، از جمله اقوام، همسایه ها، هم حجره ای ها و دوستان دارند، اما متأسفانه این گونه افراد به دلیل تمرکز روی یک فعالیت خاص، کم تر به این نکته توجه دارند و از انجام این وظیفه ی مهم غافل اند. این غفلتی است که اولا، مقدمات آن را شیطان فراهم می کند؛ ثانیا، به ما القا می کند که اصلا چیزی نداری که بخواهی به دیگران کمک کنی؛ ثالثا، ما را نسبت به نیازهای دیگران بی تفاوت می کند؛ یعنی حالتی را در ما ایجاد می کند که با خود بگوییم به من ربطی ندارد که دیگران نیاز دارند یا ندارند، یا می گوییم من زحمت کشیده ام و به اندازه ی رفع نیاز خودم چیزی را به دست آورده ام، آنها هم بروند زحمت بکشند تا محتاج دیگران نباشند. حضرت در ادامه می فرماید: هیچ عبادتی بالاتر از این نیست که انسان در راه کمک کردن به برادران دینی خود قدمی بردارد، حتی اگر هم در این راه موفق به رفع نیاز آنها نگردد. نه تنها احسان و خدمت به برادران دینی بالاترین عبادت است، بلکه دیدار دوستان، البته اگر برای خدا باشد، نیز بالاترین عبادت است.
از دیگر دام های شیطانی، بازداشتن انسان از خواندن نماز اول وقت است. آنچه انسان را مستقیما در مسیر تقرب الی الله به پیش می برد، نماز است. نماز رابطه مستقیم بنده با خالق است. از جمله مسایلی که باعث می شود انسان نتواند به درستی از نمازش استفاده کند، زیاد خوابیدن، دیر خوابیدن و بد خوابیدن است. وقتی انسان دیگر اهتمامی به خواندن نماز اول وقت نداشته باشد، نسبت به مسایل دین نیز بی اعتنا می شود و کم کم کارش به جایی می رسد که با دیده ی تمسخر به مناسک دینی می نگرد: ثم کان عاقبة الذین أساؤا السوای أن کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزؤن؛ [100] سرانجام کار آنان که به اعمال زشت و کردار بد پرداختند این شد که کافر شده و آیات خدا را تکذیب و تمسخر کردند. اگر خدای ناکرده انسان در این مسیر خطرناک قرار گرفت و نسبت به نماز بی اهمیت شد، در واقع با این کار مقدمات کافر شدن خود را فراهم ساخته است.
از جمله دلایل بی اعتنایی به دین و تمسخر آن، قرار گرفتن انسان در محیطی است که در آن جا عوامل انحراف و دنیاگرایی زیاد است به گونه ای که آیات الهی کم تر به گوش می رسد، موعظه کم تر است و دست رسی به استاد و مربی مشکل است. قرآن کریم در مورد کسانی که عهد خدا و سوگند خود را به بهایی اندک می فروشند، می فرماید: أولئک لا خلاق لهم فی الآخرة و لا یکلمهم الله و لا ینظر الیهم یوم القیامة و لا یزکیهم و لهم عذاب ألیم؛ [101] اینان را در دار آخرت بهره ای نیست و خدا را از خشم با آنها سخن نگوید و به نظر رحمت در قیامت بدان ها ننگرد و از پلیدی گناه پاکیزه نگرداند و آنان را (در جهنم) عذاب دردناک خواهد بود.
از خداوند متعال می خواهیم که ما را به وظایف خود آشنا و از شر وسوسه های شیطان دور سازد.

نرم افزار اشک قلم 

کلمه الحق " ضمانت بهشت "

جهدی کنید و این چهار صفت را خود ایجاد کنید، به منفعت شما تمام می شود، منفعتی ابدی و فانی نشدنی.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
من یضمن لی اربعة باربعة ابیات فی الجنة؟ انفق و لا تخف فقرا، و افش السلام فی العالم، و اترک المرآء و ان کنت محقا و انصف الناس من نفسک.1
کیست که چهار چیز را برای من ضامن شود، تا من برای او ضامن چهار خانه در بهشت شوم؟ در راه خدا ببخش و از فقر مترس، در جهان صلح و سلام را آشکار کن و بپراکن، ستیزه را ترک نما اگر چه حق با تو باشد و به مردم انصاف بده.

1- اصول کافی ج 2 ص144

 
مداحی های محرم