موضوع: "تاریخ"

حدیث مهدوی 

حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام 

محمود بن وليد مي گويد: بعد از وفات پيامبر، حضرت فاطمه هميشه به زيارت قبور شهداي اُحد مي‌آمد و کنار قبر حمزه گريه مي‌کرد. روزي به او گفتم: اي سرور زنان! به خدا سوگند گريه‌ي شما رگ‌هاي قلب مرا پاره کرد.حضرت زهرا جواب فرمودند: اي ابو عمرو! سزاوار است که من گريه کنم؛ چرا که به مصيبت بهترين پدران مبتلا شده‌ام. آه، چقدر مشتاق رسول خدايم!…عرض کردم: آيا پيامبر قبل از وفاتش تصريحي به امامت حضرت علي (عليه‌السلام) کردند؟فرمودند : چقدر عجيب است! آيا روز غديرخم را فراموش کرده ايد؟!عرض کردم: بله، روز غدير بود؛ اما منتظر چيزي هستم که پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم) به شما فرموده باشد. حضرت زهرا (عليهاالسلام) با چند تأکيد فرمودند: خدا را شاهد مي‌گيرم که از او (صلّي الله عليه وآله وسلّم) شنيدم، که مي‌فرمود: علي (عليه‌السلام) بهترين کسي است که در بين شما به عنوان جانشين خود مي‌گذارم؛ او امام و خليفه‌ي بعد از من است و دو نوه‌ي من و نُه نفر از فرزندان حسين (عليه‌السلام) پيشوايان نيکويي هستند، که اگر از آنها پيروي کنيد، مي‌يابيد که آنها هدايت کننده‌ي هدايت شده‌اند؛ و اگر با آنها مخالفت کنيد، تا روز قيامت در بين شما اختلاف خواهد بود.عرض کردم: اي سرور من! پس چرا علي (عليه‌السلام) از حق خود کناره گيري کرد؟ فرمودند: اي ابا عمرو! پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم) فرمودند: مَثَل امام، مثل کعبه است؛ که بايد به سوي او آيند و او به سوي مردم نمي‌رود. سپس حضرت زهرا (عليهاالسلام) فرمودند: به خدا قسم اگر حق را به اهلش واگذار مي‌کردند و از خاندان پيامبر تبعيت مي‌کردند، هيچ دو نفري با يکديگر اختلاف نمي‌کردند و امر خلافت به تک تک جانشينان پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم) مي‌رسيد؛ تا قائم ما، نهمين فرزند از حسين (عليه‌السلام)، قيام مي‌نمود.

بحارالانوار/ ج36/ ص352 . به نقل از کفاية الاثر/ ص26

چِندش!

تابستان که می شود، سر و کله ی مگس های مزاحم هم پیدا می شود. سرکشی و چشیدن غذاها و شیرینی ها و تایید و رد دست پخت سرآشپز خانه از کارهای روزمره آنان است؛ ولی دماغ، پیشانی، لب و دست های انسان چه شیرینی ویژه ای دارد که بیشتر روی آن فرود می آیند، معمایی است که برای حل آن باید ساعت ها باید به تفکر نشست! 

از دیگر عادت های بد مگس ها، به هم ریختن اعصاب و کلافه کردن اعصاب است، به ویژه وقتی هوا گرم است و برق منزل هم قطع!

البته عقلای روزگار! درب و پنجره ها را تورپیچ و غذاها را با روپوش های مناسب محافظت می کنند. ولی به هر حال اساتید فن و بزرگان مگسی! با ابتکار عمل، همواره راهی جدید می گشایند.

برخی و بعضی مردان و پسران هم مثل مگس های چندش آور، در کمین بی پوشش ماندن دختران هستند، تا روی شیرینی ایمان آن ها بنشینند؛ پس مواظب باش،خصوصا در فصل گرما!! 

راننده ی موفرفری

وقتی برای رفتن به مدرسه، استخر، باشگاه، مهمانی یا هر جای دیگری سوار ماشین می شوید، دیدن صندلی های کثیف، آشغال های زیرپا، شیشه های دودی شده با خاک و غبار و… حس خوبی را به انسان منتقل نمی کند، در این میان گفته های راننده یک مورد فرفری با دست های چرک گرفته و لباس های پر از چین و چروکش که مدام از نظافت، آراستگی، کلاس و زیبایی های ظاهری… دم می زند حوصله شما را سر می برد.

یعنی همه باور دارند که ظاهر آدم ها نشان دهنده ی باطن آنهاست و اگر کسی ظاهرش به گونه ای باشد و باطنش به گونه ای باشد و باطنش جور دیگر کسی به حرف و ادعایش توجه نمی کند پس چطور می توان  حرف برخی را باور کرد که با بدترین وضع حجاب و آرایش و … حاضر می شوند و مدام دم از خدا و دل پاک می زنند در حالی که رنگ و بویی از خدا و معنویت ندارد! 

خداوند می فرماید: همه مردم زیانکارند، مگر کسانی که در کنار ایمان شان عمل صالح داشته باشند: ایمان + عمل شایسته 

پدرم گفت: گل از رنگ و لعابش پیداست… و زن مومنه از طرز حجابش پیداست…

نرم افزار دختر باید خانوم باشه.

دختر نگو، طلا بگو! 

دختر طلاست و صد البته دوستدار و هوادار پر و پا قرص طلا! 

یک طلافروش چندین نوع احتیاط و مراقبت به خرج می دهد و درصدی از درآمد خود را هزینه می کند تا کسی به فکر سرقت طلا ها نیفتد.

خداوند هم از دختر که سرمایه ی با ارزش پدر و مادر و طلای گران قیمت آفرینش است، خواسته موظب باشد تا مبادا با بی توجهی و غفلت، دزدهای شرافت و شخصیت در او طمع کنند و هوس سرقت در سر را بپرورانند.

دریا دل باشیم...

ظرفهاي کوچک زود پر مي شوند و از دريافت بيشتر محروم مي گردند. همچون يک گلدان کوچک که روي طاقچه منزل قرار دارد و وقتي کمي بيشتر آب روي آن مي ريزيم نمي تواند جذب کند و آبها بيرون مي ريزد و اطراف را کثيف مي کند اما يک گلدان بزرگ و با ظرفيت، آب را به خوبي جذب مي کند و با آرامش به شاخ و برگهاي گل مي رساند.

يادم هست در جلسه اي که دانشجويان مختلف حضور داشتند و هرکدام از حاضرين تبلت يا موبايل داشتند، استاد گفت: بچه ها من کتابهاي بسيار مفيدي روي تبلت خود دارم اينها را دانلود کنيد و در دستگاهتان داشته باشيد. همه خوشحال شدند چون کتابها مهم و کم ياب بودند و از هزينه زيادش که بگذريم اصلا در بازار پيدا نمي شدند. در حالي که همه ذوق مي کردند يکي از بچه ها خيلي ناراحت بود، علت را که پرسيديم گفت: متأسفانه ظرفيت مموري و حافظه گوشي من خيلي کم است و حيف که فقط کمي از اين کتابها رو مي توانم دريافت کنم و آنجا معلوم شد که ظرفيت چقدر مهم است و چطور گاهي نداشتن ظرفيت انسان را محروم مي کند.

دوستان! دل و قلب انسان هم ظرف مهمي است. اگر کم ظرفيت باشيم نمي توانيم علم و حکمت و نور، دريافت کنيم و نيز اگر کم ظرفيت باشيم نمي توانيم سليقه و رفتار اطرافيانمان را تحمل کنيم، زود حوصله مان سر مي رود، پرخاش مي کنيم و زندگي را بر خود و اطرافيان تلخ مي کنيم. آري ظرفيت بالا که از آن به «سعۀ صدر» يا «دريادل بودن» تعبير مي شود، نعمت بزرگي است که هم تحمل انسان را بالا مي برد و هم فرصت دريافت علم و حکمت را به انسان مي دهد، هم پذيرش و نصيحت را افزايش مي دهد.

قرآن کريم در سوره مبارکه طه آيه 25 مي فرمايد هنگامي که حضرت موسي به نبوت مبعوث شد، اولين درخواست اين پيامبر الهي اين بود:
«پروردگارا به من شرح صدر (و ظرفيت بالا) عنايت فرما و کار من را آسان گردان و گره از زبانم بردار که سخن من را بفهمند»
براي دريافت شرح صدر و رسيدن به دلي همچون دريا چند کار را انجام دهيم:
1- تفکر :
روزي چند دقيقه فکر کنيم که بسياري از مسائلي که به خاطر آن ناراحت مي شويم خيلي مهم نيستند و مي توانيم به راحتي از آنها بگذريم.
2- تمرين محبت به ديگران و خيرخواهي
3- تقويت روحيه انتقادپذيري
4- هم نشيني با افرادي که سعه صدر دارند و بلندنظرند
5- دعا کنيم که مي توانيم از آيه 25 سوره طه بهره ببريم.

محتواي نرم افزار حبل المتين

 
مداحی های محرم