موضوع: "تاریخ"

کارنامه
دوشنبه 96/03/22
لطفاً جاهاي خالي را با دقت پر کنيد!
1- من دوست دارم پس از مرگ خانه قبرم ….. باشد (نوراني –ظلماني)
2- مي خواهم در عالم برزخ در بهشت آن عالم غرق در نعمت هاي الهي …… (باشم، نباشم)
3- هنگام ورود به محشر دوست دارم با چهره اي ……. وارد شوم. (شاد و آرام – غمگين و ترسان)
4- حسابرسي از من ……. باشد (آسان و سريع-سخت و طولاني)
5- در قيامت هم نشين …… باشم. (خوبان و پاکان، انسان هاي ظالم و ناصالح)
آفرين بر شما؛ تا اينجا خيلي خوب انتخاب کرده ايد و انشالله اگر در مرحله بعد هم نمره بياوريد زندگي آخرت شما زيبا و پر از نشاط و سرور است. اما مرحله نهايي تطبيق انتخاب شما با رفتارتان در دنياست.
شما که طالب خانه اي نوراني در قبر و برزخ هستيد بايد خانه دنياي شما هم نوراني باشد ، نور صداقت، نور محبت، نور احسان، نور پاکي در زندگي شما جلوه گر باشد.
همچنين شما که دوست داريد غرق در نعمت هاي الهي باشيد بايد در اين دنيا ديگران از احساس و خيرخواهي شما بهره مند باشند.
دقت نموده ايد که چقدر باعث شادي همسر، فرزند، همسايه ، دوستان تان هستيد؟
و چندبار گرد غم از چهره غم ديده اي زدوده ايد؟
بسيار خوب به همان نسبت چهره شما در قيامت شاد است و غم از شما دور است.
راستي در تعامل با ديگران سخت گير هستيد يا اهل مدارا و گذشت؟
در خانواده بداخلاق و پرتوقع و اهل نق زدن هستيد يا خوش اخلاق و خوش برخورد؟
اگر بدهکاري در اثر نداري – نه از روي حقه و نيرنگ- پرداخت پول شما را تأخير بياندازد برخورد شما با او چگونه است؟
بله با اين دقت ها مي توانيم تشخيص دهيم مرحله اول پاسخ هاي ما تا چه حد قابل قبول است
علاوه بر اين ها در همين دنيا به چه کساني علاقه داريم،
با چه کساني رفت و آمد مي کنيم،
عکس چه افرادي را در منزل يا محل کار خود داريم
و به چه افرادي افتخار مي کنيم؟
بايد توجه داشته باشيم که همان افراد و کساني هم فکر و هم سليقه با آنان هم نشينان ما در آينده و در قيامت خواهند بود.
خلاصه سخن اينکه ما دو دوران زندگي داريم يکي دوره عمر دنيا و ديگري زندگي پس از مرگ در عالم برزخ، قيامت و بعد از آن.
براي کيفيت زندگي پس از مرگ ما بايد خواسته هاي خود را گزينش کنيم ولي نکته مهم اين است که گزينش ما با رفتار ما در دنيا مقايسه شده و در صورتي قبول مي شود که انتخاب ما با عملکرد دنياي ما منطبق باشد و جالب اين است که اين مقايسه و قضاوت به خود ما سپرده مي شود. پس بهتر است از الان خود مراقب باشيم. خداوند در آيه ي 13 و 14 سوره ي اسراء مي فرمايد:
“و کارنامه هر انساني را در گردنش بسته ايم (از او جدا نمي شود) و روز قيامت براي او نوشته اي بيرون مي آوريم که آن را در برابر خود گشوده مي بيند و به او گفته مي شود پرونده ات را مطالعه کن، امروز کافي است خود حسابگر خويش باشي.”
¤نرم افزار قرآنی حبل المتین

پنبه کردن بافته ها
دوشنبه 96/03/22
در تاريخ آمده است: زني از قريش به نام “رايطه” در زمان جاهليت بود که از صبح تا نيم روز ، خود و کنيزانش، پشم هايي را که در اختيار داشتند مي تابيدند و پس از آن دستور مي داد همه بافته ها را واتابند و به صورت اول درآورند و به همين جهت به عنوان “حَمقاء” يعني “زن احمق” معروف شد.
طبيعي است هرکدام از ما به آن زن و کار او مي خنديم و مي گوييم اَلحَق که احمق بوده اما نکند خداي نکرده در زندگي خودمان کاري اتفاق بيفتد که در واقع همين “بافته ها را پنبه کردن” باشد. به اين نمونه ها توجه نماييد:
1- دانش آموزي که با زحمت و سختي موفق مي شود در کلاسي ثبت نام نمايد و يا با تلاش فراوان در کنکور قبول شده وارد کلاس دانشگاه مي شود اما اکنون که در کلاس درس نشسته، به استاد توجه نمي کند و درس نمي خواند و بالاخره ناچار به ترک تحصيل مي شود!
2- فردي که با تلاوت قرآن، دعا و ذکر، زبان خود را به سخنان پاک و نوراني متبرک نموده و ثواب و پاداش جمع مي کند ولي پس از آن با غيبت، دروغ و تمسخر ديگران همه را برباد مي دهد.
3- انساني که با زحمت و تلاش و کار سنگين از جهت مالي اندوخته اي جمع آوري مي کند اما با کارهاي بدون فکر و مشورت و معاملات نسنجيده يا رفيق بازي و تفريحات ناسالم همه ثروت خود را از دست داده و به خانه اول برمي گردد.
4- آقايي که براي همسر خود هديه مي خرد يا او را مسافرت مي برد و موجب خوشحالي و جلب محبت او مي گردد اما با منت گذاشتن اثرش را خنثي مي کند.
5- خانمي که با سفره زيبا، غذاهاي خوشمزه، لباسهاي مرتب همسرش را جذب مي کند اما با زبان پرنيش و کنايه، پرتوقعي، بگومگو و بحث بي حاصل او را از خود متنفر مي نمايد.
6- آقا و خانمي که به قصد تفريح، شادي و رفع خستگي، عازم مسافرت مي شوند و براي مقدمات سفر هرکدام تلاشهايي مي کنند و پس از مدتها برنامه ريزي و انتظار به مقصد مي رسند اما در آنجا با گفتار و رفتار خود شيريني سفر را به کام يکديگر تلخ مي کنند و خسته تر از قبل برمي گردند.
7- انسان خيّر و خدومي که به نيازمندان کمک مي کند اما با نقل جريان براي اين و آن به آبروي آنها لطمه زده و با يادآوري و منّت آنان را از قبول محبت پشيمان مي کند.
8- و بالاخره کسي که با رعايت تقوي و پرهيز از گناه و انجام طاعت مدتي بنده خوب خدا مي شود ولي باز برمي گردد و با انجام گناهان مختلف پس انداز خود را هدر مي دهد.
آري همه اينها پنبه کردن بافته هاست و قرآن کريم چه زيبا تذکر مي دهد آنجا که در سوره نحل آيه 92 مي فرمايد:
وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا تَتَّخِذُون…"شما مانند آن زني نباشيد که پشم ها را تابيده اما پس از آن همه را وا مي تابيد”
چه نکته مهم و کاربردي، و چه تذکر سازنده اي. پس بياييد همه ما رفتار و گفتار خود را بازنگري کنيم و هرجا ديديم سخن و عمل ما مصداق “پنبه کردن بافته ها” است فورا آن را حذف کنيم که از قديم گفته اند:
“از هرجاي ضرر که برگردي منفعت است”
☆ نرمافزار قرآنی حبل المتین

مبارک باشه...
شنبه 96/03/20
بارها اين کلمه را شنيده ايم که در برخورد با يک ماشين نو يا لباس و يا کسب پست و مقام، مردم به يکديگر مي گويند: «مبارک باشه» و شايد شما هم به خيلي ها اين جمله را گفته باشيد اما واقعاً فکر کرده ايد که «مبارک باشه» به چه معنايي مي باشد؟
اين جمله که يک دعاست و مفهوم بسيار جالب و مهمي دارد که آن را از سخن امام صادق عليه السلام که درباره آيه 31 سوره مريم مي باشد در مي يابيم :
در سوره مريم مي خوانيم: هنگامي که حضرت عيسي در نوزادي و براي اثبات پاکي مادرش حضرت مريم به اعجاز سخن گفت، اين جملات را بيان کرد: «من بنده خدا هستم. او به من کتاب آسماني عنايت فرمود و مرا پيامبر قرار داد و من را ” با برکت ” قرارداد هر جا که باشم….» آيه 31 سوره مريم
امام صادق عليه السلام مي فرمايند: «با برکت يعني پُر نفع»
پس هرچيزي که پرخير و پرنفع باشد با برکت است، هرچه مفيد و پرسود براي صاحبش باشد، مبارک است. بنابراين مي توانيم بگوييم:
ماشين بابرکت: ماشيني است که با آن زياد به ديگران خدمت شود، به ديدن پدر و مادر برويم، از مريض عيادت کنيم، با خانواده به تفريح سالم برويم، در مجالس خوب شرکت کنيم و …
منزل با برکت: خانه اي که در آن ميهماني زياد گرفته شود، محل آرامش اعضاء خانواده باشد، جلسات خوبي در آن برگزار شود، کارهاي ارزشمندي مثل رفع اختلاف بين دو نفر در آن منزل انجام شود و …
پست و مقام با برکت: آن پست و مقامي است که به سبب آن غم از دل غمديده برطرف شود، کار مردم به وسيله آن راه بيافتد، وسيله اي براي خدمت به جامعه و جلب رضاي خداوند باشد.
عمر بابرکت: عمري است که فرد در مدت عمر براي خانواده، محله، فاميل و شهر وکشورش مفيد باشد. کسب علم، خدمت به ديگران، افزايش کمالات و ارزشها دستاورد آن باشد و فرد بگويد: «خدايا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشي و من رستگار»
آري اکنون مشخص شد چه دعاي مهمي است که نسبت به خانه، ماشين، قبولي درکنکور و استخدام در يک اداره و بازگشايي يک فروشگاه مي گوييم: «مبارک باشه» . يعني پرخير، مفيد و وسيله جلب رضاي خداوند مهربان باشد.
نکته پاياني اينکه در کنار اين دعا که براي خود يا ديگران درخواست برکت مي کنيم بايد تلاشي هم انجام داد. چرا که خداوند به کسي برکت مي دهد که زمينه هايي داشته باشد. ايمان، تقوا، روحيه خيرخواهي، کامل و بي نقص انجام دادن وظايفي که به عهده گرفته ايم و دعا و توسل از زمينه هاي جلب برکت هستند. پس با تقويت اين موارد در زندگي خود، تلاش کنيم با برکت باشیم.
* نرمافزار قرآنی حبل المتین

اگر خدا بخواهد...
جمعه 96/03/19
حتما شما هم با افرادي برخورد کرده ايد که وقتي مي گويند فردا فلان کار را انجام مي دهم، فوراً مي گويند «ان شاءالله » و شايد شما هم يکي از اين افراد باشيد. اما نمي دانم توجه داشته ايد که اين يک توصيه قرآني است و خداوند در آيه 23 و 24 از سوره مبارکه کهف به پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
«هرگز مگو من فلان کار را فردا انجام مي دهم مگر اينکه خدا بخواهد»
آيه 23 و 24 از سوره مبارکه کهف
يعني هرگاه تصميم به انجام کاري در آينده داريد يا به کسي قول مي دهيد که کاري را انجام دهيد به نشانه ادب در پيشگاه الهي حتما جمله «ان شاء الله» را اضافه کنيد و مثلا بگوييم:
* فردا شما را مي بينم ان شاءالله
* تا دو روز ديگر کار شما آماده مي شود ان شاءالله
* در تابستان ان شاءالله مسافرتي خواهم داشت و …
و بايد توجه داشته باشيم که اضافه نمودن جمله «ان شاءالله » به قول ها و خبرهاي آينده آثار و برکات زيادي دارد که به برخي از آنها اشاره مي کنم:
1- اعلام بندگي و اين که من خدايي دارم که همه کارهايم با خواست او انجام مي شود.
2- تقويت اين باور که همه کارها در دست اوست «لاحول و لا قوه الاّ بالله العلي العظيم» و به قول شاعر:
اگر تيغ عالم بجنبد زجاي
نبُرَّد رگي تا نخواهد خداي
3- اعلام اين نکته که من از فردايم خبر ندارم: زنده ام؟! سالم هستم؟! مانعي پيش نمي آيد؟! اما اميدم به لطف خداوند است که او همه موانع را کنار بزند و در انجام کارم موفق باشم.
4- رعايت ادب در پيشگاه الهي و اينکه بگويم: خداي مهربان بدون ياد و توکل بر تو هيچ کاري انجام نمي دهم.
5- نوعي استمداد از پروردگار است و با گفتن اين جمله از قدرت بي پايان ياري مي طلبيم.
لطيفه:
نقل شده است شخصي در ايام قديم، الاغي داشت که مي خواست آن را بفروشد. به همسرش گفت: من مي روم الاغ را فروخته و زود برمي گردم. همسرش گفت: بگو «ان شاءالله!». او گفت: «ان شاءالله » نمي خواهد! اين الاغ و آن بازار و آن هم مشتري!
اين را گفت و به راه افتاد. چند ساعت گذشت. همسرش ديد در مي زنند، از پشت در گفت: کيست کوبنده در ؟
آن مرد گفت: منم شوهرت ان شاءالله!
گفت چه مي خواهي؟ مرد گفت: در را باز کن ان شاءالله!
زن که از نوع سخن گفتن او تعجب کرده بود در را باز کرد و وقتي او را تنها و مضطرب ديد گفت پس الاغ کجاست؟
مرد گفت: دزديدند ان شاءالله!
زن فهميد که تجربه نگفتن ان شاءالله حسابي او را تأديب نموده است.
* نرمافزار قرآنی حبل المتین

سه آمین پیامبر
جمعه 96/03/19
در روایت زیبایی نقل شده است که روزی پیامبر صلّی الله علیه و آله در مسجد النبی در حالی که تکیه به یکی از ستون هایش داده بود، خطبه می خواند. خانمی پیشنهاد کرد که چون خواهر زاده ام نجار است، منبری برای شما بسازد. این پیشنهاد مورد استقبال آن حضرت قرار گرفت و منبری آماده شد.
آن حضرت در اولین مرتبه ای که پای مبارک را بر آن نهاد، در پله اول منبر فرمود: آمین!
بعد قدم روی پله دوم گذارد و فرمود: آمین
سپس پا روی پله سوم گذاشت و فرمود: آمین!
این سه بار «آمین» گفتن، نظر مردم را جلب و چه بسا تعجب آنان را به همراه داشت؛ لذا از حضرت علت آن را جویا شدند. حضرت فرمود: دعا کننده جبرئیل بود، چون بر پله اول پا نهادم، دعا کرد و گفت: «شَقِیَ عبدٌ أدرکَ والِدَیه أو أحَدهما فلَم یدخلاه الجنّة، فقلتُ: آمین؛ کسی که پدر و مادر داشته باشد، ولی به جهت خدمت به آنان آمرزیده نشود و بهشتی نگردد، از رحمت خداوند دور باد!» گفتم: آمین!
وقتی بر پله دوم منبر پا نهادم، جبرئیل دعا کرد و گفت: «شَقِی عبدٌ ذکرَت عِندَه و لم یُصَلّ علیک، فقلتُ: آمین؛ هرکس نام تو در نزد او برده شود و صلوات نفرستد، خداوند او را از رحمت خود دور سازد». گفتم: آمین!
و وقتی به پله سوم پا نهادم، جبرئیل گفت: «شَقِی عبدٌ أدرکَ رَمضَان فانسَلَخ مِنهُ و لَم یُغفَر له، فقلتُ: آمین؛ هرکس ماه مبارک رمضان را دریابد و آمرزیده نشود، از رحمت خدای متعال دور باد» و من نیز آمین گفتم.
[این روایت با اندکی تفاوت در منابع زیر وجود دارد: مستدرک الوسائل، ج 5، ص 352؛ الدرالمنثور، سیوطی، ج 5، ص 217؛ بحارالانوار، ج 91، ص 87]