موضوع: "تاریخ"

حدیث مهدوی

امام حسن مجتبی علیه السلام 

«طوبي لمن ادرک ايامه و سمع کلامه».

«خوشا به سعادت کسي که روزگار او (مهدي) را درک کند و اوامر او را گوش فرا دهد».

يوم الخلاص/ ص374

حدیث_مهدوی

امام صادق علیه‌السلام 

«اذا قام القائم (عليه‌السلام) دعي الناس الي الاسلام جديدا وهداهم الي امرقد دثر، فضل عنه الجمهور، و انما سمي لقائم مهديا، لأنه يهدي الي أمر مضلول عنه، و سمي القائم، لقيامه بالحق».

«چون قائم (عليه‌السلام) قيام کند مردم را از نوبه سوي اسلام دعوت مي کند و آنها را به چيزي که در ميان آنها کهنه شده و آثارش از بين رفته، فرامي خواند. از اين رو جمهور امت از دعوت او سرپيچي مي کنند و گمراه مي شوند. به قائم ما «مهدي» گفته مي شود، زيرا به چيزي که مردم از آن گم شده اند هدايت مي کند. و به او «قائم» گفته مي شود، زيرا قائم به حق مي کند».

ارشاد المفيد/ ص364

من باید شاکی باشم یا شما! 

?زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! 

?زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت:

?من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو. 

?من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
?چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.

?حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
?زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.

? ? ?

«ان في القائم شبه من يوسف»

امام صادق علیه السلام 

-«ان في القائم شبه من يوسف»

«سدير مي گويد از امام صادق (عليه‌السلام) شنيدم که مي فرمايد:- «در قائم (عليه‌السلام) شباهتي به حضرت يوسف (عليه‌السلام) هست».گفتم: در مورد داستان او مي فرمائيد، يا در مورد يادداشت او؟ فرمود:-«اين خوک سيرتان امت، کجاي اين مطلب را انکار مي کنند؟! برادران حضرت يوسف (عليه‌السلام) در يک گروه بودند و همگي اولاد پيامبر بودند، يوسف را به دست خود فروخته بودند، خود برادران او بودند، او را نشناختند، تا او گفت: «من يوسف هستم». اين امت چرا انکار مي کنند که خداوند مدتي حجت خود را در ميان آنها پوشيده نگهدارد»!…-«چه اشکالي وجود دارد که خداوند با حجت خود همچون حضرت يوسف (عليه‌السلام) رفتار کند؟ حجت خدا در ميان آنها باشد، از بازار آنها عبور کند، قدم روي قدمگاه هاي آنها بگذارد، ولي مردم او را نشناسند، تا روزي که خداوند اجازه صادر کند که خود را معرفي نمايد، چنانکه به حضرت يوسف (عليه‌السلام) اجازه فرمود.

کمال الدين/ ص340

از جاده مجازی تا شهر مجازی

برق گرفتگی یعنی جریان یافتن برق در بدن انسان. در این فرایند، اینکه چقدر جسم ورزیده ای داشته باشیم یا اینکه بخواهیم فقط یک لحظه سیم برق را لمس کنیم و قصد نگهداشتن آن را داشته یا نداشته باشیم و … هیچ کدام در اصل قضیه تأثیرگذار نیستند. جریان در رساناها خصوصیت ذاتی برق است و آنچه در برق گرفتگی مؤثر است، «قابلیت برق گرفتگی» در ماست، نه زمان، مکان، قصد و نیت و …
در مورد خطرهای بی تقوایی هم همین قاعده برقرار است. آنچه در به تباهی رفتن نفس ما مؤثر است، قابلیت انحراف و دوری از خداست که در ما وجود دارد؛ چه بدانیم، چه ندانیم؛ چه بخواهیم، چه نخواهیم؛ چه ما را بشناسند، چه نشناسند؛ چه فضای حقیقی باشد، چه مجازی!
تقوا که مهم ترین وظیفۀ بندگان خداست، یعنی نگه داشتن خود از هر آنچه زیان اخروی دارد؛ یعنی در هر فضا و مکان و وضعیتی، انسان باید مواظب باشد عملی که در محضر خداوند به ضرر او تمام می شود، انجام ندهد.
در مقابل تقوا، وسوسه های شیطانی است که سوگند خورده ما را گمراه کند [2] و برای عمل به وعدۀ خویش، از هیچ تلاشی دریغ نمی کند و برای آلوده ساختن بشر به معصیت، آن را با لباس های مختلفی می آراید. یکی از این لباس ها، این خصوصیت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است که انسان فکر می کند با برداشته شدن یک سری حصار ها در این فضا، برخی رفتارها دیگر منعی ندارد یا قابل توجیه است.
گاهی فکر می کنیم دیده یا شناخته نشدن، مانع آن است که گناه، گناه باشد. گاهی چنین تصور می کنیم که فضای مجازی یا شبکه های اجتماعی خدایی ندارد که ناظر باشد.
برای ما که وجود مدیر کافی نت ما را ملزم می سازد صحیح رفتار کنیم، اما اندکی آزادی ما را تغییر می دهد، شاید بهتر باشد بیشتر به خدا فکر کنیم تا به خود یادآوری کنیم که «عالَم، محضر خداست»، چه مجازی باشد چه حقیقی! دور نیست روزی که بپرسند: «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری؛ آیا ندانست که خداوند (همۀ اعمالش را) می بیند؟». [2]
مواظب شبکه های اجتماعی باشیم.
پی نوشت ها:
1. سوره ص، آیه ۸۲.
2. سوره علق، آیه14.