موضوع: "تاریخ"

دوشنبه 95/11/04
سؤال:
آیا در حکومت حضرت مهدی (ع) تمام مردم اصلاح خواهند شد ؟
پاسخ:
مطابق برخی از روایات ، اصلاحات حضرت مهدی علیه السلام، فرا گیر بوده و شامل همۀ افراد روی زمین خواهد شد .
از امام حسن مجتبی علیه السلام نقل شده که فرمود: خداوند در آخر الزمان مردی را بر می انگیزاند که کسی از منحرفان و فاسدان نمی ماند مگر اینکه اصلاح گردد. [1]
امام باقر علیه السلام می فرماید: هنگامی که حضرت قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان خدا می گذارد و خردهایشان را جمع کرده (تمرکز می بخشد و رشد می دهد) ، اخلاقشان را کامل می کند. [2]
رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه علیهاالسلام، می فرماید:
خداوند از نسل این دو (حسن و حسین علیهماالسلام ) شخصی را بر می انگیزد که دژهای گمراهی را می گشاید و دل های سیاه قفل خورده را تسخیر می نماید. [3]
[گر چه در دوران ظهور اختيار از انسانها سلب نمي شود ولي به دليل وضوح كامل حق امكان انحراف بسيار بسيار ناچيز است.
———————
پانویس:
1. اثبات الهداة، ج3، ص524
2. اثبات الهداة، ج 3، ص 412، ح 48
3. بحارالانوار، ج 51 ص 79.

سه شنبه 95/10/28
سؤال:
آيا در اين دوران(غيبت) امکان زيارت و شرفيابى به محضر امام زمان عليه السلام براى ما وجود دارد؟
پاسخ:
شیعه معتقد است که امام عصر علیه السلام روى همین زمین زندگى مى کنند بنابراین، امکان دیدار و رؤیتِ ایشان وجود دارد، امّا این که کسى ادّعا کند هر زمان که بخواهم مى توانم به دیدار ایشان نائل شوم، چنین نیست. بزرگان و افراد بسیارى در دوران غیبت خدمت امام عصر علیه السلام رسیدهاند که در آثار نقل شده است.
در کتاب های غیبت طوسى(ص 253 – 280)، بحارالانوار (ج 52 ، ص 1 – 90) و تمامى ج 53، نجمثاقب باب 7، حکایات مستند و داستانهاى موثّقى را در باب ملاقات با امام عصر علیه السلام آورده شده است.
بنابراین امکان دیدار آن حضرت به کلّى منتفى نیست. امّا بر این نکته تأکید مى شود که تمامى این عنایات به اختیار خود آن حضرت مى باشد نه به اختیار مشرّف شوندگان به خدمتشان. تا آنجایى که از روایات به دست مى آید تلاش براى دیدار آن حضرت در دوران غیبت، به عنوان یک امر واجب یا مستحب مطرح نشده؛ زیرا بشر عادى این امکان را ندارد و تنها خود آن حضرت گاهى بر سپیدبختى تجلّى فرموده و سایه رستگارى بر سر او مى اندازد. البته مقدّماتِ قلبى و روحانى ملاقات که معرفتِ مقام امام و رعایت تقوى است در دست ماست آن هم نه به شرط توقّع و طلبکارى بلکه به امیدوارى و سپس دعا و مسألت از خدا که:
اللهمّ ارنى الطّلعة الرّشیدة و الغرّة الحمیدة
خداوندا، آن طلعت سروآسا و چهره نیکو را به من بنمایان.

دست بر سرگذاردن
یکشنبه 95/10/26
سؤال:
چرا عده ای از شیعیان با شنیدن نام امام زمان عجل الله ایستاده و دست بر سر می گذارند؟ آیا سنت است یا سندی هم دارد؟
پاسخ:
از جا برخاستن و دست بر سرگذاشتن، هنگام شنیدن نام حضرت مهدی علیه السلام مخصوصاً لقب «قائم»، برای احترام به امام زمان علیه السلام است. چنان که امام رضا علیه السلام وقتی که در مجلسی در محضر او نام حضرت قائم علیه السلام بردند، حضرت به احترام امام مهدی علیه السلام دست بر سر گذاشته و از جا برخاست [1] این امر ریشه مذهبی دارد و فعل امام معصوم سندی است بر این وظیفه البته اینه کار واجب نیست و صرفاً اظهار ادب به پیشگاه حضرت است.
از امام صادق علیه السلام در جواب شخصی که این سؤال را پرسید می فرماید:
براى آن حضرت غیبت طولانى است و این لقب یادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت اوست. لذا آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتى که به دوستانش دارد، به هر کسى که حضرتش را با این لقب یاد کند، نگاه محبتآمیز مىکند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعى در مقابل صاحب (عصر) خود، هنگامى که مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد از جاى برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منان مسئلت بنماید. [2]
دعبل خزایی، شاعر معروف و مشهور اهل بیت علیهم السلام قصیده ای که سروده بود را نزد امام رضا علیه السلام خواند. وقتی در این قصیده به موضوع ظهور حضرت رسید [خروج امام لامحالة خارج - یقوم على اسم اللّه و البرکات] با این که نامی از ایشان نیاورده بود و فقط به مقوله ظهور اشاره کرده بود، امام رضا علیه السلام روحی فداه، در حالی که دست بر سرگذاشته بودند، برخاستند و برای ظهور ایشان دعا کردند. [3]
این روایات و احادیث معتبر نشان می دهد که حتی ائمه اطهار علیهم السلام که همگی قبل از ایشان بودند، خود از منتظرین ظهور بودند و چگونگی انتظار و ادب حضور را نیز تعلیم می دادند.
———————
پانویس:
1. الزام الناصب، ج 1، ص 271
2. منتخب الاثر، ص 640
3. الغدیر، ج 2، ص361

یکشنبه 95/10/26
سؤال:
نقش جوانان در کمک و یاری امام زمان علیه السلام چیست ؟
پاسخ:
آنچه از روايات استفاده مي شود اين است كه جوانان در دو زمينه نقش ايفا مي كنند:
1. در جريان ظهور: بنا بر روايات اكثر ياران حضرت را جوانان تشكيل مي دهند.
در روايتي از امام علي علیه السلام نقل شده است: اصحاب مهدي جوانان هستند كه پير در ميان آنان نيست. مگر مثل نمك در غذا. [1]
اينان كساني اند كه قبل از ظهور دست به خودسازي زده و خود را براي ياري امام زمان آماده كرده اند و در زمان قيام همراه با حضرت مهدي عجل الله، به مبارزه با مظاهر شرك و ظلم مي پردازند.
2. بعد از قيام و دوران حاكميت عدل مهدوي: در آن دوران جوانان به كسب معرفت و علم همت مي گمارند و ضمن فراگيري دستورات و معارف دين حضرت را در امر حكومت ياري مي دهند.
———————
پانویس:
بحار، ج52، ص333

شنبه 95/10/25
سؤال:
ياران امام مهدي عجل الله چه ويژگي هايي دارند؟
پاسخ:
برخی از ویژگی های ياران امام زمان عجل الله:
1. معرفت: آنان معرفت و شناخت عميقي از خداوند و امام دارند. اين شناخت فراتر از دانستن نام و نشان و نسب امام است؛ بلكه معرفت به حق ولايت امام و جايگاه بلند او در عالم هستي است.
امام علي علیه السلام درباره آنان فرموده است:
مرداني كه خدا را چنان كه شايسته است شناخته اند. [1]
شخصی از امام حسین علیه السلام پرسید، معرفت خدا چيست؟ فرمود: اينكه مردم هر زماني امام خود را كه اطاعتش بر آنان واجب است بشناسند. [2]
2. اطاعت: نتيجه معرفت درست اطاعت از امام است؛ چرا كه اطاعت از او، اطاعت از خداست. پيامبر(ص) در توصيف ياران حضرت مهدي علیه السلام فرمود: آنان در اطاعت از امام خود كوشا هستند. [3]
3. عبادت و صلابت: امام صادق علیه السلام در بياني فرمود: شب ها را با عبادت به صبح مي رسانند و روزها را با روزه به پايان مي رسانند و در فراز ديگر فرمود: آنان مرداني هستند كه گويا دل هايشان پاره هاي آهن است. [4]
4. شهادت طلبي: امام صادق علیه السلام فرمود: آنان آرزو مي كنند در راه خدا شهيد شوند. [5]
5. اتحاد و هم دلي: امام علي علیه السلام فرمود: ايشان يكدل و هماهنگ هستند. [6]
6. بصيرت و نورانيت: آنان كساني اند كه دلهاي نوراني داشته و چشم حقيقت بين قلبي آنان باز شده است و ديگران را نيز به راه راست هدايت مي كنند. امام صادق علیه السلام فرمود: آنان مانند چراغند گويا قلب هايشان مانند قنديل مي درخشد. [7]
———————
پانویس:
1. منتخب الاثرع فصل 8، ب1، ح2
2. بحار الانوار، ج 23، ص83، ح22
3. بحار الانوار، ج 52، ص309، ح4
4. بحار الانوار، ج52، ص308
5. همان
6. يوم الخلاص، 224
7. بحار الانوار، ج52، ص308