موضوع: "تاریخ"
دلنوشته رمضان
پنجشنبه 98/02/19
و رسیـــد فرصت دیدار… چقدر دلخوشم به داشتنت خــدا !که با همه بی سر و پایی ام، باز هم در میکده رمضانت راهم داده ای…تو همان اله بی همتایِ منی؛ که هزاران بار پناهم داده ای و… من رمیده ام .تو همان معشـــوق بی نظير منی….
لحظه شیرین اجابت
یکشنبه 98/01/11
سلام ساعت دل تنگی! به دیدارت می آیم رأس ساعت باران، زیر چتر مهربانی ات.
سلام هوای تازه ی روییدن! بر من عبور کن تا بشکفم از نو.
درود آرامش محض! پُرآشوبم، در پناه خود آرامم کن.
سلام نور بی انتها! روشنم کن به پرتو زلالت.
درود سرچشمه ی خورشید! سیراب کن تشنه کامی ام را.
سلام تکیه گاه خستگی ام! مرهم دل شکستگی ام! پناهم باش، چراغ راهم باش، در شب های تیره ماهم باش.
سلام لحظه ی شیرین اجابت!
سلام وقت دل انگیز قرار! صبح سپید امید! ظهر داغ دیدار! شب دل نشین بیدار!
مرا صدا بزن به لفظ پاک الله اکبر…
مرا دعوت کن به سرود دل انگیز توحید
مرا میهمان کن به سفره ی سخاوت قرآن و آستان مقدس عشق…
مرا رها نکن!
مرا لحظه ای از خود جدا نکن!
بگذار در خلوت نمازم با تو راز بگویم ای مطمئن ترین رازدار!
* ماهنامه باران، انسیه موسویان
#بهار_به_طعم_خدا
در هیاهوی شب عید
چهارشنبه 98/01/07
من شنیدم که شما فصل بهاری آقا
به دل خسته ی ما صبر و قراری آقا
عمر امسال گذشت و خبری از تو نشد
هوس آمدن این جمعه نداری آقا؟
در هیاهوی شب عید، تو را گم کردیم
غافل از اینکه شما اصل بهاری آقا
راستی بی نفست حال که تحویلی نیست
چه شود سر به سر خسته گذاری آقا
هفت سین، سین سرور قدمت کم دارد
زرد هستیم اگر سبز نباری آقا
اگر از آب، هوا، قافیه تحریم شویم
نیست غم تا نظر لطف، تو داری آقا
#بهار_به_طعم_خدا