همان چند لحظه
در قیامت نوبت حساب کردن مثقال ذرّههاست… درشتها که حساب کردنشان واضحه!
مثقال ذرّه که میگویند؛ یعنی همان چند لحظهای که بوی عطر تو مردم را به هم میریزد…
مثقال ذرّه که میگویند؛ یعنی همان چند لحظهای که با ناز و عشوه برای نامحرمی میخندی ولی فکرش ساعتها درگیر همان یک لبخند شماست…!
مثقال ذرّه که میگویند؛ یعنی همان چند لحظهای که حواست به حجابت نیست و جوانی نیز در آن حوالی است و انگار نه انگار… !
مثقال ذرّه حساب و کتاب زمانی است که؛ با شوهرت بلند میخندی و دختر مجردی هم درحال شنیدن است…!
مثقال ذرّه حساب و کتاب زمانی است که؛ در پایان صحبتهایت با نامحرم از روی ادب جانم و قربانت میپرانی و رابطهای را به همین اندازه سرد و گرم می کنی…!
مثقال ذره؛ یعنی همان چند لحظهای که با فروشنده صمیمی می شوی!
قدر اینها پیش ما خیلی کوچک است و به حساب نمیآیند…
مثقال ذرّه که میگویند،همین هاست،،،همین کارهای کوچکی که به چشم خیلی کوچک است!
امّا انتهایش را روزی که پردهها کنار رفت، خواهیم دید و دیگر فرصتی برایمان نیست …!
الهی گناهان بزرگ و کوچک و مثقال ذره های ما را با قلم عفو و بخشش خود پاک کن. salva_1_313@
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط انتظار در 1401/12/20 ساعت 08:31:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |