مولای من! به من اجازه بده...

بزرگواري و بزرگ منشي ائمه اطهار(عليهم السلام)، فاصله دور يا نزديك نمي شناسد هر كه باشي و هر كجا كه باشي، دلت را به كرم و فضلشان گره بزن، لطف و مهرباني آنان را كاملا لمس خواهي كرد.
ايام ماه ذي القعده ، ايام زيارتي مخصوص امام رضا(عليه السلام) از دور يا نزديك است، مرغ دل را بر بالاي گنبد زردش به پرواز در آور تا قطعه اي از بهشت را بار ديگر به نظاره بنشيني و از خوان كرمش بي نصيب نماني.
اذن دخول بطلب و بخوان: ” فاذن لي يا مولاي في الدخول افضل ما اذنت لاحد من اولياءك ؛ مولاي من! به من اجازه بده وارد شوم، همانطور كه به يكي از دوستان نزديكت اجازه مي دهي و بلكه بهتر از آن! “
سرت را به نشانه احترام پايين بيانداز و دستت را خالصانه بر سينه بفشار و بگو ‘بسم الله و بالله و في سبيل الله …’ ترديدي به خود راه مده كه آقا سلام تو را بي پاسخ نخواهد گذاشت.
و اينك كه دل به دل يار گره زده اي با او به درددل بپرداز كه همواره شنونده خوبي براي زائرانش است، برايش تفاوتي ندارد كه رنج سفر را بر خود هموار كرده و با اين جسم خاكي به پابوسش رفته باشي مشتاقانه آرزوي زيارتش را داشته باشي.
اين ميزبان مهربان، پذيراي شنيدن است با هر زبان و لهجه اي منتظر است تا با او دردل دل كني و اين بار نه تنها براي ثواب هزار حج و هزار عمره بلكه تنها براي سبكبار شدن از هر آنچه امور دنيايي كه بر دوشت سنگيني مي كند، از او بخواه كه پاك و پاكيزه شوي همانند روزي كه از مادر زاده شده اي.
پی نوشت
وسايل الشيعه، 29 جلدي، ج 14، ص 597.

نرم‌افزار بیا و ضامن من شو.

منجّم و ساعت نحس

منجـم بـود و در کار سـتاره هـا و تأثیرات خاص آسـمان بر زمین. برای خودش خبره بود و سرشناس. با کلی امـروز و فردا کـردن، بالاخره راضی شـد که یک روز محضـر امـام برسـد و زمـان را طـوری انتخـاب کرد که سـاعت نحـس برای امـام بیفتـد. قـرار بود زمینی بین او و امام تقسـیم شـود. کار که تمام شـد انگشـت بـه دهـان مانده بود کـه چرا برخلاف محاسـباتش ضـرر کرد؟!

امـام فرمـود: نشـنیدی سـخن پیامبر(صلـی الله علیـه و آله و سـلم) را کـه فرمودنـد: روزتـان را بـا صدقه شـروع کنیـد که نحسـی آن از بین می رود؟

کتابچه صادق آل محمد صلی الله علیه و اله، ص5

فراز و فرودهای انسان

آيا تا کنون به اين نکته انديشيده ايد که انسان چه موجود عجيبي است؟ وقتي مي خواهد از کوه کمالات و ارزشها بالا رود تا عالي ترين قله ها را فتح مي کند و هنگامي که در سراشيب سقوط قرار مي گيرد تا پايين ترين نقطه ها تنزّل مي کند.

در روايتي از امام صادق عليه السلام مي خوانيم که خداوند سه دسته مخلوق دارد:
1- فرشتگان که به آنها عقل داده است، اما شهوت و هوي و هوس نداده به اين جهت آنان همواره مطيع خداوند و مشغول عبادت هستند.

2- حيوانات که خداوند به آنها هوي و هوس داده اما عقلي نداده است. البته گاهي حيوانات کارهاي شگفتي انجام مي دهند ولي آن نتيجه غريزه است که به صورت ثابت در حيوانات هست ولي قدرت تفکر و تغيير ندارند.

3- انسان که هر دو بعد را دارد هم عقلي و هم هوي و هوس.

سپس فرمودند: اگر انسان عقل را حاکم بر وجود خود نمايد و با کمک عقل، هوي و هوس را مديريت نمايد از مقام ملائکه هم بالاتر مي رود زيرا ملائکه مانعي چون هوي و هوس ندارند ولي انسان از اين مانع عبور کرده و به قله کمال رسيده است و اگر هوي و هوس را حاکم نموده و انسان عقل را اسير نمايد از حيوان هم پايين تر مي رود. زيرا حيوان راهنمايي چون عقل ندارد.

پس انسان براي گزينش مسير بايد بسيار دقت کند. با اين همه زمينه رشد و کمال، اگر خداي ناکرده سقوط کند، در دنيا و آخرت حسرت خواهد خورد.

براي حرکت به سوي کمال بايد صفات انساني و ويژگيهاي حيواني را درست بشناسيم و تلاش کنيم ارزشها را در خود تقويت نموده و صفتهاي حيواني را به حداقل برسانيم.

طبيعي است صداقت، امانت، خيرخواهي، اخلاق نيک و عفو و گذشت هرکدام رتبه اي هستند که اگر به طرف بالا صعود کنيم، قدم به قدم اين مراحل را پشت سرگذاشته و به قله عزت نزديکتر مي شويم.

از آن طرف، دروغ، بدزباني، خلف وعده و اذيت ديگران و حق کشي صفاتي هستند که انسان را در سرازيري سقوط قرار مي دهند. به راستي اگر مراقب نباشيم خطر سقوط بسيار سهمگين است چنانکه قرآن کريم در آيات 43 و44 از سوره فرقان مي فرمايد:
«آيا ديدي کسي را که هواي نفس خويش را معبود خود قرار داده است؟… آيا گمان مي بري اکثر آنها مي‎شنوند يا مي فهمند؟ آنها فقط چهارپايانند بلکه گمراه‎تر هستند.»

نرم افزار قرآنی حبل المتین

مرده ای زنده نما؟!

راه ایمان و عفاف را چه کسانی باید مهیَا کنند و چراغ راهنما و تابلو نصب کنند تا مردم به ویژه نسل جوان از راه حق منحرف نشوند؟
لغزندگی جادّه پاکی را چه کسی باید از بین ببرد؟ نسبت به پیچ های خطرناک «گذرگاه عمر» چه کسی باید هشدار و اخطار دهد؟ البته مسئولان وظایفی دارند، ولی شما نیز به نوبه خود، تکلیفی دارید. اگر از سلامت جادّه و درستی مسیر و هدف، اطلاع کافی ندارید، با چه اطمینانی قدم در راه می گذارید؟! شاید هر چه می روید، از هدف دورتر شوید! در راه زندگی تاکنون از چند نفر پرسیده ایدکه هدف کجا است؟ راه کدام است؟ آیا درست می رویم؟
وقتی می بینید کسی راهی را عوضی می رود، به او علامت و هشدار می دهید. به کسانی که راه را به اشتباه می روند چند بار دلسوزانه و از روی تعهد و وجدان هشدار داده اید؟!
نظارت اجتماعی همه بر یکدیگر و به عبارتی “امر به معروف و نهی از منکر” از همین مقوله است و نشانه زنده بودن فرد یا جامعه است. آن که میگوید: «به من چه؟!»، مرده ای زنده نما است.

نرم افزار دختران پندها و هشدارها 

تاملی در مفهوم عشق

احساسات محبت آمیزی که در دوران جوانی رخ می نمایند و تحت عنوان “عشق” خوانده می شوند ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرند و جوان را از جاده مستقیم کمال منحرف سازند.
عشق، نوعی کشش و جاذبه نیرومندی است که بین انسان و یک موجود خارجی، برای رسیدن به یک هدف ایجاد می گردد. اگر منشأ آگاهانه و مبدئی الهی داشته باشد، یکی از عالی ترین تجلیّات روحی انسان و از پرشکوه ترین جلوه های آفرینش به شمارمی رود؛ همچون عشق و علاقه آسیه به حضرت موسی علیه السلام، امّا اگر همین جاذبه عشق تنها ریشه ای غریزی و شهوانی داشته باشد و منشائی شیطانی پیدا کند، از مظاهر نفس امّاره است و در این حالت عقل و ایمان را در وجود آدمی تضعیف میکند، به طوری که فرد عاشق، دیوانه وار برای رسیدن به معشوق خو د به هرکار نامشروعی دست می زند تا به کام خود برسد حتی اگر در نظر مردم رسوایی به بار آورد؛ همچون عشق زلیخا به حضرت یوسف علیه السلام، آری غفلت از هدف آفرینش و راه صحیحی که به آن منتهی می شود انسان را از چارپایان هم پست تر و گمراه تر بلکه از هر جانور و جنبده ای بدتر می کند. [سوره انفال، آیه 22]
دختران جوان باید مراقب این دام های خطرناک و گوناگون باشند که با نام دروغین “عشق پاک” بر سر راه آنان قرار می گیرد؛ دام هایی که غالباً رهایی از آن ها بسیار دشوار است و زیان لحظه ای غفلت و خوش بینی بیجا و تسلیم شدن در برابر الفاظ ریاکارانه و تو خالی را گاهی در یک عمر نمی توان جبران ساخت. به خصوص کسانی که از نظر “محبت ” کمبود دارند و در محرومیت به سر برده اند خیلی زود تسلیم این اظهار عشق ها و محبت های ظاهری و دروغین می شوند و به دام افراد منحرف و حرفه ای می افتند.
اگر پسر و دختر جوان، در آغاز بلوغ بنای مهم و مقدّس ازدواج خود را با انحراف جنسی آلوده نکنند و با حفظ احساسات پاک خود تا زمانی مناسب صبر کنند و به طور منطقی و آگاهانه اساس ازدواج را بر معیارهایی ارزشمند و والا قرار دهند، سعادت زندگی آنان تضمین خواهد شد؛ زیرا علاقه و عشق آن ها نسبت به یکدیگر مبنایی الهی و معنوی خواهد داشت و چنین بنایی بسیار محکم و استوار است و پس از تشکیل خانواده از هم نخواهد پاشید.
اقدام شتاب زده جوانی، موجبات سرگردانی و رسوایی و بدعاقبتی جوانان را در پی می آورد. بنابراین محبت و عشقی مطلوب است که در سایه ایمان به خدا و با در نظرگرفتن شرایط مناسب و آمادگی روحی، اقتصادی و شغلی حاصل شود. چنین انتخابی برای جوان قابل اطِمینان است و می تواند مقدمه یک زندگی آرام بخش و سعادتمند باشد. در غیر این صورت، دوستی ها و دلبستگی های غیر عاقلانه، که تفکری منطقی به دنبال آن نباشد، با کمال تاسف موجب ارتباط های نامشروع به صورت نامه، تلفن و ملاقات درکوچه و خیابان می شود که عشق های دروغین و هوس های زودگذری بیش نیستند و با ارضای کامجویی های گناه آلود و بی قید و شرط ختم می شوند و پس از فرو نشستن آتش هوس و شهوت از هم جدا می گردند و اندکی بعد همه چیز فراموش می شود و عشق سوزان مبدّل به حالت پشیمانی و غم و اندوه و بی آبرویی و سردرگمی، در آغاز زندگی خواهد شد و این خود اختلالات و ناسازگاری های مراحل بعدی زندگی را به دنبال خواهد داشت.
میدان ندادن به عقل و بازگذاردن عرصه شهوت، چشم و گوش انسان را کور و کر می کند به طوری که عواقب وخیم و خطرناک آن را تنها پس از ارتکاب عمل می فهمد؛ زیرا قبل از عمل، رسوایی کار ناپیدا و پوشیده است. [چه بسا یک ساعت شهوت رانی اندوهی طولانی به بار آورد. میزان الحکمة ص 381، ج 10

نرم‌افزار دختران، پندها و هشدارها