
عقیقه
یکشنبه 96/02/24
واژه «عقیقه» در فرهنگ اسلامی به معنای کشتن گوسفند، گاو یا شتر و … پس از ولادت کودک است و این کار از دیدگاه اسلام کاری پسندیده است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله پس از گذشت هفت روز از ولادت دو فرزند گرانمایهاش حضرت حسن و حسینعلیهما السلام این کار را انجام داد و برای هر کدام یک قوچ، عقیقه کرد. عقیقه، با این بیان، کاری است که به جهت تقرّب به خدا و به منظور سلامت و طراوت کودک و تأمین حیات و آسایش او انجام میگردد. در روایتی پیامبر اسلام فرمود:
«هرکس در گرو عقیقه خویش است.»
(بحارالانوار، ج 104، ص 126.)
حضرت عسکری علیه السلام نیز پس از ولادت فرزند گرانمایهاش مهدی علیه السلام سیصد گوسفند به منظور سلامت و طراوت و امنیت کودک، در راه خدا عقیقه میدهد و این کودک در این امر مستحب، از همه گذشتگان و آیندگان ممتاز میگردد؛ چرا که تاریخ - جز آن گرامی - هیچ کودکی را نشان نمیدهد که پس از ولادتش سیصد مورد عقیقه داده شده باشد. به هر حال، حضرت عسکری علیه السلام این کار پسندیده را در راستای تقرّب به خدا و نیز به منظور تضمین و تأمین طول عمر و زندگی پر مخاطره حضرت مهدی علیه السلام، انجام داد و هم بدین وسیله دوستداران و شیفتگان اهل بیت علیهم السلام را از ولادت آخرین امام نور و آخرین حجّت خدا آگاه ساخت. او تنها به این شمار گسترده از عقیقه و قربانی بسنده نکرد؛ بلکه به «عثمان بن سعید» دستور داد:
ده هزار رطل نان و همین مقدار گوشت تهیه کند و آنها را میان «بنی هاشم» برای سلامتی آن کودک پر شکوه و اعلان ولادت او توزیع نماید.
(کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 431.)

حضرت جانان آمد
پنجشنبه 96/02/21
سجده ي شكر كنيد نيمه ي شعبان آمد
روز ميلاد گل باغ رسولان آمد
سر خود را ز ادب بر سر سجاده نهيد
رو به محراب كنيد مظهر ايمان آمد
ابر رحمت به روي ديده ي دل پاي نهاد
دل به دريا بزنيد علت باران آمد
بر سر سفره ي پر فيض خدا گام نهيد
جان تصدّق بدهيد منبع احسان آمد
چشم عالم به جمال گل رويش روشن
به سماوات و زمين ماه درخشان آمد
شب احياي دل منتظران است كنون
وارث دين نبي حافظ قر آن آمد
شهر دل را كه پر از ناله ي الغوث شده
وعده ي وصل دهيد معني فرقان آمد
چه كنم تا كه بيايد به سر بالينم ؟
به همه فخر كنم حضرت جانان آمد

صاحب الدار
سه شنبه 96/02/19
در برخی از روایات از «صاحب الدار» به عنوان لقب حضرت مهدی علیه السلام یاد شده است. مقصود از «دار» (خانه) خانه پدری و جد آن حضرت است که در آنجا غایب شده است. از آنجایی که ذکر نام آن حضرت در آن روزگار جایز نبود، از انواع کنایهها استفاده میکردند که از جمله آنها «صاحب الدار» است. از اسحاق بن یعقوب نقل شده است:
از محمد بن عثمان عمری خواستم تا نامهای که در آن پرسشهای سختی را مطرح کرده بودم، به حضرت مهدی علیه السلام برساند. پس توقیعی به خط مولایمان «صاحب الدار» صادر شد …»
(کتاب الغیبة، ص 290؛ ص 362؛ بحارالانوار، ج 51، ص 349.)
ممکن است این لقب مانند برخی دیگر از القاب آن حضرت، در موارد تقیّه و ترس از دشمنان به کار میرفته است.

خاتم الاوصیاء
سه شنبه 96/02/19
«خاتم الاوصیاء»، یکی از القاب حضرت مهدی علیه السلام و به معنای پایان بخش جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.
این لقب ابتدا بر زبان خود آن حضرت در کودکی - آنگاه که در کودکی لب به سخن گشود - جاری شد.
البته این لقب درباره حضرت علی علیه السلام نیز به عنوان پایان بخش وصی آخرین پیامبر صلی الله علیه و آله به کار رفته است.
(ر.ک: بحارالانوار، ج 54، ص 93 و ج 97، ص 331.)
طریف ابونصر گوید:
«بر صاحب الزّمان علیه السلام وارد شدم؛ آن حضرت فرمود:
برای من صندل احمر (نوعی چوب) بیاور. پس برای ایشان آوردم؛ آن حضرت به من رو کرد و فرمود:
آیا مرا میشناسی؟
گفتم:
بله سپس فرمود:
من کیستم؟
عرض کردم:
شما آقای من و فرزند آقای من هستید.
پس آن حضرت فرمود:
مقصودم این نبود!
گفتم:
خداوند مرا فدای شما گرداند. بفرمایید مقصودتان چه بود؟
حضرت فرمود:
«اَنَا خَاتَمُ الاَوْصیاءِ وَ بِی یَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ البَلاءَ عَنْ اَهلی وَ شِیعَتی»
(کتاب الغیبة، ص 246، ح 215؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 441، ح 12.)
(من خاتم الاوصیاء هستم که خداوند به وسیله من بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد.» علاوه بر خاتم الاوصیاء از حضرت مهدی علیه السلام به عنوان خاتم الائمه نیز یاد شده است؛ چنان که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید:
«مَعَاشِرَ النّاسِ اِنّی نَبیٌّ وَ عَلیٌّ وَصیّی اَلا اِنَّ خَاتَمَ الاَئِمّةِ مِنّا القائِمُ الْمَهْدیُّ …»
(فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص 97.)
(ای مردمان!
من پیامبرم و علی جانشین. آگاه باشید که خاتم الائمه قائم مهدی از ما است.»

حکیمه خاتون
سه شنبه 96/02/19
«حکیمه خاتون» دختر امام جواد علیه السلام، از ثقات محدثان و یکی از راویان حدیث ولادت حضرت مهدی علیه السلام است. ولادت و نشأت او در خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بوده است. علوم اسلام را از ائمه هدی علیهم السلام کسب فیض نموده و از جمله زنانی است که احادیثی به نقل از ایشان در کتابهای معتبر حدیثی شیعه آمده است. او اخبار بسیاری را در مورد ازدواج امام حسن عسکری علیه السلام با نرجس خاتون و ولادت امام حجة بن الحسن علیه السلام نقل کرده است:
کلینی به نقل از محمد بن یحیی به سند معتبر خویش متصل به حکیمه عمه پدر حضرت مهدی علیه السلام مینویسد:
«وی در شب نیمه شعبان هنگام ولادت حضرت صاحب الامر حاضر بوده است.»
(ر.ک: الکافی، ج 1، ص 330، ح 3؛ کتاب الغیبة، ص 234، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 424.)
شیخ صدوق رحمه الله به نقل از محمد بن الحسن بن الولید به سند معتبر خود متصل به حکیمه دختر حضرت جواد علیه السلام مینویسد:
«حضرت ابو محمد الحسن العسکری در شب نیمه شعبان مرا طلبید و فرمود:
عمه امشب افطار مهمان ما هستی؛ چون در این شب باری تعالی حجّت خود را ظاهر خواهد کرد که حجّت او بر اهل زمین خواهد بود. حکیمه میگوید:
پرسیدم:
مادرش کیست؟
امام علیه السلام فرمود:
نرگس.
عرض کردم:
خدا مرا فدایت کند، در او اثری از حاملگی نیست.
فرمود:
چرا.
سپس نقل میکند که هنگام طلوع فجر نوزادی از او به دنیا آمد.»
(کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 424، ح 1؛ ر.ک: کتاب الغیبة، ص 234، ح 204.)
شیخ صدوق رحمه الله به سند معتبر خود از احمد بن ابراهیم نقل کند:
«من در سال 262 ق بر حکیمه دختر حضرت جواد علیه السلام وارد گشتم. او از پشت پرده با من سخن میگفت؛ از امامان سؤال نمودم، او یکی پس از دیگری آنان را بر شمرد تا اینکه به حضرت صاحب الزّمان علیه السلام رسید. من پرسیدم:
این فرزند در کجا است؟
پاسخ داد:
مستور است. من گفتم:
پس شیعیان به کجا رجوع کنند؟
فرمود:
به مادر امام حسن عسکری علیه السلام که مشهور به «جده» است. من گفتم:
آیا به کسی اقتدا کنیم که به زن وصیت کرده است؟
حکیمه پاسخ داد:
این مطلب همانا مانند اقتدا به ابی عبداللّه الحسین علیه السلام است که در صحرای کربلا به خواهرش زینب وصیت نمود.»
(کمالالدین و تمام النعمة، ج 2، ص 501.)
حکیمه از زنان برجسته خاندان ائمه هدی علیهم السلام است که محضر چهار امام علیه السلام را درک نمود و محرم اسرار اهل بیت نبوّت علیهم السلام بود.
امام علیه السلام و مادرش نرگس در منزل او پنهان بود. وی در سال 274 ق وفات یافت و در پایین پای امام حسن عسکری به خاک سپرده شد.