راه رهایی از جهل مقدس

یکی از عوامل پیدایش جهل مقدس، عدم معرفت حقیقی است. «معرفت ها از منابع گوناگون به دست می آیند و با معرفت های اولیه، معرفت های دیگری تولید می شود. به عبارتی معرفت ها راه ارتباط و تعامل ما با دیگران و حتی با خودمان و نیز پیش نیاز همه ی تصمیم ها و اعمال ما هستند.»[1] نبود معرفت حقیقی می تواند به جهل مقدس و پیامدهای ناشی از آن بینجامد.

 لذا «اسلام در ترغيب مردم به کسب معرفت تلاش مى ‏كند و آنان را پيش از هر چيز به دانش ‏طلبى و دستيابى به معرفت‏ حقيقى‏، تشويق مى ‏نمايد و برترين مسلمان را مسلمانى مى‏ داند كه معرفت بيشتر دارد، نه عبادت بيشتر. چنانچه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرموده اند: «أفضَلُكُم إِيمانًا أَفضَلُكُم مَعرِفَةً؛ برترينِ شما از جهت ايمان، برترينِ شما از جهت معرفت است.»[2] در روایتی دیگر از یکی از معصومان (علیهم السلام)، چنين آمده است: «بَعضُكُم أَكثَرُ صَلاةً مِن بَعضٍ، وبَعضُكُم أَكثَرُ حَجّاً مِن بَعضٍ، وبَعضُكُم أَكثَرُ صَدَقَةً مِن بَعضٍ، وبَعضُكُم أَكثَرُ صِياماً مِن بَعضٍ، وأَفضَلُكُم أَفضَلُكُم مَعرِفَةً؛[3] برخى از شما نمازش بيش از ديگران است و برخى حجّش بيشتر است و برخى صدقه ‏اش بيشتر است و برخى روزه ‏اش بيشتر است؛ (ولى‏) برترينِ شما، كسى است كه معرفتش بيشتر باشد.»[4]

«قرآن كريم نیز تلاش مى‏ كند انديشه آدميان را از توهّم و تخيّلِ «علم و آگاهى» پاك كند و آنان را آگاهانى حقيقى بار آورد. قرآن كريم تلاش مى‏ كند تا پيروان تمامى مكاتب و معتقدان به هر عقيده را از سيماى معرفت خيالى كه از جهل و تقليد كوركورانه نشئت مى‏ گيرد، نجات دهد و آنان را به معرفت‏ حقيقى‏ و دانش واقعى برساند. از اين رو، بر آنان كه تقليد را بر تحقيق و تن دادن به سنّت ‏هاى جاهلانه را بر تن دادن به حقيقت، ترجيح مى ‏دهند، به شدّت مى ‏تازد.»[5]

در اين زمينه آيه‏ هاى فراوانى در قرآن كريم وجود دارد؛ از جمله خداوند در سوره اعراف آیه 138 فرموده است: «قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ؛[6]به موسى (عليه السلام) گفتند: همان‏گونه كه بت گرايان خدايانى دارند تو نيز براى ما خدايانى (بتهايى) بگمار. موسى فرمود: شما جامعه ‏اى جهل پيشه‏ ايد.»[7]

بنابراین برای رهایی از جهل مقدس باید همه اعمال و رفتار از روی تفقه یعنی معرفت ناب و حقیقی باشد. «با چشم بسته و تقلید کورکورانه، اعتقاد و باورهای انسان نه تنها مفید نیست بلکه خطرناک است. اگر آدمی چشم، گوش و دریچه ی قلب خود را ببندد و یکجا تسلیم مطالب دیگران شود، یعنی ابزار سنجش را کنار بگذارد، تهی مغز می گردد. انسان صاحبدل کسی است که مطالب را با گوش می شنود با چشم می بیند و با دل می سنجد و صحیح و احسن آنها را بر می گزیند.»[8]

امام علی (علیه السلام) می فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ‏ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى‏ تَعْرِفُوا الَّذِي تَرَكَهُ، وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ، وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ فَالْتَمِسُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِه‏؛[9] و بدانید که شما هرگز حق را نشناسید مگر آنکه ترک کننده ی حق را بشناسید و پیمان محکم قرآن را نگیرید مگر آن که پیمان شکنان نسبت به قرآن را بشناسید و متمسک به قرآن نمی شوید تا آنکه رها کنندگان قرآن را بشناسید. پس این معرفت را از اهلش (که اهل بیت اند) بخواهید.»[10]

«چنین شناختی است که انسان را از جهل تقدس یافته و در افتادن به بیراهه نجات می دهد. امام پیوسته در آن شرایط بحرانی که فتنه ای عظیم پدید آمده بود می کوشید تا به افراد معرفت بدهد و عقبه های تاریخی فتنه گران را به یاد آورد و کینه های دیرین آنان را از اسلام و حق مطرح کند.»[11]

بنابراین می توان وجود معرفت و کسب آن از مهمترین ارکان رهایی از جهالت، برشمرد به طوری که تلاش در رسیدن به معرفت حقیقی، سعادت و شقاوت انسان را در مسیر زندگی روشن می سازد. «جهل و بی خردی انسان را به نافرمانی خدا و قتل امام جامعه می کشاند و راه را به سوی عذاب اخروی و محرومیت از قرب خداوند باز می کند.»[12] کج اندیشی دینی و نگاه تقدس مآبانه به همه ی امور به ویژه مسائل دینی، چنان خسارت هایی به دنبال دارد که قرن ها پس از گذشت آن هرگز قابل جبران نخواهد بود.



[1]. مجتبی، مصباح، هبدالله محمدی، معرفت شناسی: سلسله دروس مبانی اندیشه اسلامی 1، چاپ هشتم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1399 ش، ص 25 و 29
[2]. محمد، محمدى رى شهرى، دانشنامه عقايد اسلامى، جلد 1، چاپ دوم، قم: نشر دارالحدیث، 1386 ش، ص55
[3]. حسنعلى، مرواريد، تنبيهات حول المبدأ و المعاد، چاپ دوم، مشهد: آستان قدس رضوی، 1418ق، ص40
[4]. محمد، محمدى رى شهرى، دانشنامه عقايد اسلامى، جلد 2، همان، ص269
[5]. حسن، عرفان، اعجاز در قرآن كريم، چاپ اوّل، تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1379 ش، ص146
[6]. سوره اعراف (3)، آيه 138
[7]. حسن، عرفان، اعجاز در قرآن كريم، همان، ص146
[8]. سید مصطقی، محقق داماد، فاجعه مقدس؛ روشنگری دینی (3)، گفتارهایی در تحلیل حادثه ی عاشورای حسینی، همان، ص 55
[9]. محمدباقر، مجلسى، بحار الأنوار، جلد‏34، بيروت: موسسه الوفاء، 1404 ق، ص233
[10]. جواد، محدثی، فتنه (درس هایی از نهج البلاغه) چاپ ششم، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، 1391 ش، ص 39
[11]. همان
[12]. محمد، فتحعلی خانی، آموزه های بنیادین علم اخلاق، جلد 2، قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (صلی الله علیه و اله) شهریار، 1379 ش، ص 56

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.