-وکیلم؟ صدایی نیامد، شک داشت. دوباره پرسید. -وکیلم؟ باز هم ساکت ماند. درحالی که نیشش تا بناگوش باز بود، برای بار سوم پرسید: وکیلم؟ - ب ب ب… بعله! از آن لحظه که شیطان از او وکالت گرفت یک لحظه هم رهایش نکرد همیشه و همه جا همراهش بود؛ اونم شد عروسک… بیشتر »
آخرین نظرات