موضوع: "تاریخ"

اگر خدا بخواهد...

حتما شما هم با افرادي برخورد کرده ايد که وقتي مي گويند فردا فلان کار را انجام مي دهم، فوراً مي گويند «ان شاءالله » و شايد شما هم يکي از اين افراد باشيد. اما نمي دانم توجه داشته ايد که اين يک توصيه قرآني است و خداوند در آيه 23 و 24 از سوره مبارکه کهف به پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
«هرگز مگو من فلان کار را فردا انجام مي دهم مگر اينکه خدا بخواهد»

 آيه 23 و 24 از سوره مبارکه کهف

يعني هرگاه تصميم به انجام کاري در آينده داريد يا به کسي قول مي دهيد که کاري را انجام دهيد به نشانه ادب در پيشگاه الهي حتما جمله «ان شاء الله» را اضافه کنيد و مثلا بگوييم:

* فردا شما را مي بينم ان شاءالله
* تا دو روز ديگر کار شما آماده مي شود ان شاءالله
* در تابستان ان شاءالله مسافرتي خواهم داشت و …

و بايد توجه داشته باشيم که اضافه نمودن جمله «ان شاءالله » به قول ها و خبرهاي آينده آثار و برکات زيادي دارد که به برخي از آنها اشاره مي کنم:

1- اعلام بندگي و اين که من خدايي دارم که همه کارهايم با خواست او انجام مي شود.

2- تقويت اين باور که همه کارها در دست اوست «لاحول و لا قوه الاّ بالله العلي العظيم» و به قول شاعر:
اگر تيغ عالم بجنبد زجاي
نبُرَّد رگي تا نخواهد خداي

3- اعلام اين نکته که من از فردايم خبر ندارم: زنده ام؟! سالم هستم؟! مانعي پيش نمي آيد؟! اما اميدم به لطف خداوند است که او همه موانع را کنار بزند و در انجام کارم موفق باشم.

4- رعايت ادب در پيشگاه الهي و اينکه بگويم: خداي مهربان بدون ياد و توکل بر تو هيچ کاري انجام نمي دهم.

5- نوعي استمداد از پروردگار است و با گفتن اين جمله از قدرت بي پايان ياري مي طلبيم.

لطيفه:
نقل شده است شخصي در ايام قديم، الاغي داشت که مي خواست آن را بفروشد. به همسرش گفت: من مي روم الاغ را فروخته و زود برمي گردم. همسرش گفت: بگو «ان شاءالله!». او گفت: «ان شاءالله » نمي خواهد! اين الاغ و آن بازار و آن هم مشتري!
اين را گفت و به راه افتاد. چند ساعت گذشت. همسرش ديد در مي زنند، از پشت در گفت: کيست کوبنده در ؟
آن مرد گفت: منم شوهرت ان شاءالله!
گفت چه مي خواهي؟ مرد گفت: در را باز کن ان شاءالله!
زن که از نوع سخن گفتن او تعجب کرده بود در را باز کرد و وقتي او را تنها و مضطرب ديد گفت پس الاغ کجاست؟
مرد گفت: دزديدند ان شاءالله!
زن فهميد که تجربه نگفتن ان شاءالله حسابي او را تأديب نموده است.

* نرم‌افزار قرآنی حبل المتین 

سه آمین پیامبر 

در روایت زیبایی نقل شده است که روزی پیامبر صلّی الله علیه و آله در مسجد النبی در حالی که تکیه به یکی از ستون هایش داده بود، خطبه می خواند. خانمی پیشنهاد کرد که چون خواهر زاده ام نجار است، منبری برای شما بسازد. این پیشنهاد مورد استقبال آن حضرت قرار گرفت و منبری آماده شد.
آن حضرت در اولین مرتبه ای که پای مبارک را بر آن نهاد، در پله اول منبر فرمود: آمین!
بعد قدم روی پله دوم گذارد و فرمود: آمین
سپس پا روی پله سوم گذاشت و فرمود: آمین!
این سه بار «آمین» گفتن، نظر مردم را جلب و چه بسا تعجب آنان را به همراه داشت؛ لذا از حضرت علت آن را جویا شدند. حضرت فرمود: دعا کننده جبرئیل بود، چون بر پله اول پا نهادم، دعا کرد و گفت: «شَقِیَ عبدٌ أدرکَ والِدَیه أو أحَدهما فلَم یدخلاه الجنّة، فقلتُ: آمین؛ کسی که پدر و مادر داشته باشد، ولی به جهت خدمت به آنان آمرزیده نشود و بهشتی نگردد، از رحمت خداوند دور باد!» گفتم: آمین!
وقتی بر پله دوم منبر پا نهادم، جبرئیل دعا کرد و گفت: «شَقِی عبدٌ ذکرَت عِندَه و لم یُصَلّ علیک، فقلتُ: آمین؛ هرکس نام تو در نزد او برده شود و صلوات نفرستد، خداوند او را از رحمت خود دور سازد». گفتم: آمین!
و وقتی به پله سوم پا نهادم، جبرئیل گفت: «شَقِی عبدٌ أدرکَ رَمضَان فانسَلَخ مِنهُ و لَم یُغفَر له، فقلتُ: آمین؛ هرکس ماه مبارک رمضان را دریابد و آمرزیده نشود، از رحمت خدای متعال دور باد» و من نیز آمین گفتم.
[این روایت با اندکی تفاوت در منابع زیر وجود دارد: مستدرک الوسائل، ج 5، ص 352؛ الدرالمنثور، سیوطی، ج 5، ص 217؛ بحارالانوار، ج 91، ص 87]

شاهراه دینداری 

یکی از تعابیر زیبا و پرمفهوم قرآنی، صراط مستقیم است که در نمازهای واجب و نوافل بارها خوانده می شود. «صراط» در لغت به معناى بزرگراه وسیع و روشن است [1] یعنی شاهراه روشن و مستقیمی که اعوجاج و انحرافی در آن وجود ندارد و انسان را به مقصد می رساند.
به فرموده روایات، صراط مستقیم، صراط ولایت است؛ زیرا دینداری حقیقی با ولایت معنا می یابد و تمام اعمال ما در گرو محبت و ارتباط با اهل بیت علیهم السلام پذیرفته می شود. همانگونه که امام باقر علیه السلام ذیل آیه «وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ؛ این صراط مستقیم من است، پس پیروی کنید»، فرمود: «طَرِیقُ الْإِمَامَةِ فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ ای طُرُقاً غَیرَهَا؛ مقصود طریق امامت است که از آن پیروی کنید و از راه های دیگر پیروی نکنید.» [2] و امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «اهدنا الصراط المستقيم؛ یعنی امیرالمومنین». [3] و امام كاظم علیه السلام فرمودند: «خداوند كسی را كه از علی علیه السلام پیروی كند، با قامت راست بر راه مستقیم قرار داده و راه مستقیم همان امیرالمؤمنین علیه السلام است». [4]
جالب آنکه واژه ى «مستقیم» از ماده «ق.و.م» است و استقامت، پایداری و استواری را می رساند، [5] گویا که برای باقی ماندن بر صراط ولایت، باید سُبُل متفرقه و راههای فرعی و انحرافی را کنار زد [6] و بر صراط مستقیم ولایت، استوار ماند؛ به همین جهت، واجب است روزی چندین بار از خدا بخواهیم: «اهدنا الصراط المستقیم».
پی نوشت:
1- نک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه صراط؛ جوادى آملى، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 1، ص 457 - 458، قم، نشر اسراء، چ3، 1381
2- غایة المرام، ابن میثم بحرانی، چاپ قدیم، مقصد ثانی، باب 212، ص 435
3- بحارالأنوار، ج98، ص42
4- كافی، ج1، ص334
5- نک: تفسیر تسنیم، ج 1، ص 457 - 458
6- «و أنَّ هذا صِراطی مُستَقِیمَاً فَاتّبِعُوهُ، فلا تَتَّبِعُوا السُبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُم عَن سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». سوره انعام، آیه 153

امام حسن علیه السلام؛ اسوه احسان

با نگاهی به زندگی آن بزرگوار، به خوبی می توان دریافت که ایشان الگوی كامل احسان بوده است که نمونه ای از آن را خداوند در سوره انسان (هَل أتی) بیان نموده و از احسان و ایثارگری امام و خانواده آن حضرت علیه السلام بیان می كند و اینکه ایشان در خردسالی در زمانی كه هر كودكی برای امور كوچك و جزیی گریه می كند و در برابر غذا و گرسنگی بی تابی می كند، نه تنها یك شبانه روز، بلكه سه شبانه روز از غذای خویش می گذرد و همانند برادر خردسالش، آن را به افراد فقیر و یتیم و اسیر می دهد. [1]
این روش و منش حضرت که برگرفته از تربیت الهی پیامبر و امیرمؤمنان و پرورش یافته دامان زهرای اطهر سلام الله علیها می باشد، در دیگر دوران زندگی حضرت نمود و جلوه ای خاص به زندگی ایشان بخشیده است. به گونه ای که امام علیه السلام، دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارایی اش را به دو نصف کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد. [2]
پی نوشت:
1- سوره انسان، آیه 8
2- تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 215؛ ترجمه الامام الحسن علیه السلام ، ابن سعد، ص ۱۵۹؛ تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص73

شریک بی وجدان

هيچ چيز مثل شريک بي وجدان انسان را زمين نمي زند. يکي از حربه هاي ناجوانمردانه شيطان هم مشارکت است. خداوند در دنيا به انسان مال و فرزنداني مي دهد که هم دنيايش را اداره کند و هم کسب و کار آخرتش باشد. يک لقمه حلال بخورد و روزش را با بندگي خدا به شب برساند يا دارايي اش را در زمين خيري بکارد و محصولش را نزد خدا برداشت کند. فرزنداني صالح تربيت کند که تاج افتخار دنيا و آخرتش باشند. اما شيطان با انسان در اموال و فرزندانش شريک مي شود و ديگر اجازه نمي دهد انسان براي آخرتش بهره اي از آنها ببرد.

شيطان چطور در اموال و فرزندان شريک مي شود؟
راه براي کسب حلال باز است اما وسوسه شيطان انسان را به کسب حرام مي کشاند. يا چنان مي کند که انسان مالي را که با هزار زحمت از راه حلال کسب کرده را در راه نادرست خرج کند. اينطور شيطان شريک مال انسان مي شود.

بعد همان پول کثيف نان مي شود بر سر سفره خانواده. نطفه بچه ها با غذاي حرام بسته مي شود. بچه ها هم بر سر همان سفره مي نشينند و شيطان برايشان لقمه مي گيرد. خوراک و پوشاک و تربيت بچه ها شيطاني مي شود. اينطور شيطان با انسان در فرزندانش شريک مي شود.

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا
هر که را توانستي با آواز خود تحريک کن و به لغزش افکن، و با جمله لشکر سوار و پياده‌ات بر آنها بتاز و در اموال و اولاد هم با ايشان شريک شو و به آنها وعده (هاي دروغ و فريبنده) بده، و (اي بندگان بدانيد که) وعده شيطان چيزي جز غرور و فريب نخواهد بود.
(سوره اسراء آيه 64)

 
مداحی های محرم