قدرِ قدر را بدانیم...
اینکه چرا این شب مخفی مانده و به صراحت از آن اسم برده نشده است، چند دلیل ذکر شده است.
برخی معتقدند بنابر روایات، خداوند اجابت را در میان دعاها پنهان کرده است تا مؤمنان به همه دعاها روی آورند؛ همانگونه که وقت مرگ را پنهان کرده است تا مردم در همه حال پذیرای آن باشند. وقت قیامت و ظهور امام زمان عجّل الله فرجه را نیز مخفی کرده تا اهل معصیت، آنها را دستاویزی برای نیل به مقاصد شوم خود قرار ندهند و در مقابل، مؤمنان در همه حال مراقبت بیشتری از خود نشان دهند. [1]
بر همین مبنا شب قدر مخفی است و زمان دقیق آن مشخص نیست. امام علی علیه السلام دلیل مخفی بودن شب قدر را در این می داند که مؤمنان شبهای بیشتری را قدر بدانند و در آرزوی درک فضیلت آن، به کارهای نیک و عبادت بیشتری پرداخته، از معاصی و زشتی ها دوری گزینند و در پرستش خداوند تلاش بیشتری نمایند. [2]
به امیرمؤمنان علی علیه السلام عرض کردند: ما را از شب قدر آگاه کن! فرمود: «مَا أَخْلُوا مِنْ أَنْ أَکُونَ أَعْلَمُهَا فَأَسْتُرَ عِلْمَهَا وَ لَسْتُ أَشُکُّ أَنَّ الله إِنَّمَا يَسْتُرُهَا عَنْکُمْ نَظَراً لَکُمْ لِأَنَّکُمْ لَوْ أَعْلَمَکُمُوهَا عَمِلْتُمْ فِيهَا وَ تَرَکْتُمْ غَيْرَهَا وَ أَرْجُو أَنْ لَا تُخْطِئَکُمْ إِنْ شَاءَ الله؛ خالی از این نیستم که آن را بدانم و از شما پنهان کنم، شک ندارم که خدا به خاطر کمک به شما آن را از شما پوشاند؛ چون اگر آن را به شما اعلام می کرد، در همان شب عمل می کردید و در غیر آن شب ترک می کردید، و امیدوارم که اگر خدا بخواهد، در مورد شب قدر گرفتار خطا نشوید!» [3]
1- بحارالانوار، ج 68، ص 176
2- همان، ج 94، ص 5
3- بحارالأنوار، ج 94، ص 5، باب 53، ح 6؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 154
برخی دیگر معتقدند حکمت مخفی ماندن شب قدر آن است که اگر شب خاصی معین می شد، برخی افراد بر اثر توفیق شب زنده داری و احیای آن به عجب و غرور مبتلا می شدند؛ اما پنهان بودن آن باعث می شود تا ملکات فاضله در مؤمنان راسختر شود و در نتیجه از برکات و فیوضات بیشتری در این شبها بهره مند گردند. اگر این شب معلوم بود، حرمت و عظمت در خور شأن را نداشت؛ زیرا مردم همواره برای امور پنهان، احترام بیشتری قائلاند.
شاید بتوان وجه سومی را هم افزود و آن اینکه سه شب مذکور در روایات (نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم) به صورت پیوسته و در مجموع شب قدر هستند؛ بدین معنا که در شب نوزدهم، انسان حاجت هایش را به درگاه الهی عرضه نموده و درخواست هایش را طلب می نماید.
در شب بیست و یکم، همه یا برخی از این درخواست ها مورد تأیید قرار می گیرند و در شب بیست و سوم، این درخواست و تأییدهای اولیه، مورد موافقت و امضای ولیّ امر و انسان کاملی که همگان به یُمن وجود او روزی خورده و آسمان و زمین به برکت او برپاست، قرار گرفته و امضا و تأیید نهایی می شود.
به عبارت دیگر، برای هر یک از سه شب مذکور، مرحله خاصی از تعیین سرنوشت، قرار داده شده است. شاید روال اداری مرسوم برای اخذ وام و دیگر کارها، تمثیل خوبی برای این بحث باشد. مؤید این نظریه هم روایاتی از قبیل حدیث امام صادق علیه السلام است که می فرماید: «التَّقْدِيرُ فِي لَيْلَةِ تِسْعَةَ عَشَرَ وَ الْإِبْرَامُ فِي لَيْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ الْإِمْضَاءُ فِي لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ؛ تقدیر مقدرات و برآورد اعمال در شب نوزدهم، و تحکیم و تصویب آن آن در شب بیست و یکم و امضا و تنفیذ آن در شب بیست و سوم است.» [1] والله هو العالم
1- وسائل الشیعه ، ج 7 ص 259
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط انتظار در 1396/03/26 ساعت 03:52:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |