موضوع: "تاریخ"

شاهراه دینداری 

یکی از تعابیر زیبا و پرمفهوم قرآنی، صراط مستقیم است که در نمازهای واجب و نوافل بارها خوانده می شود. «صراط» در لغت به معناى بزرگراه وسیع و روشن است [1] یعنی شاهراه روشن و مستقیمی که اعوجاج و انحرافی در آن وجود ندارد و انسان را به مقصد می رساند.
به فرموده روایات، صراط مستقیم، صراط ولایت است؛ زیرا دینداری حقیقی با ولایت معنا می یابد و تمام اعمال ما در گرو محبت و ارتباط با اهل بیت علیهم السلام پذیرفته می شود. همانگونه که امام باقر علیه السلام ذیل آیه «وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ؛ این صراط مستقیم من است، پس پیروی کنید»، فرمود: «طَرِیقُ الْإِمَامَةِ فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ ای طُرُقاً غَیرَهَا؛ مقصود طریق امامت است که از آن پیروی کنید و از راه های دیگر پیروی نکنید.» [2] و امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «اهدنا الصراط المستقيم؛ یعنی امیرالمومنین». [3] و امام كاظم علیه السلام فرمودند: «خداوند كسی را كه از علی علیه السلام پیروی كند، با قامت راست بر راه مستقیم قرار داده و راه مستقیم همان امیرالمؤمنین علیه السلام است». [4]
جالب آنکه واژه ى «مستقیم» از ماده «ق.و.م» است و استقامت، پایداری و استواری را می رساند، [5] گویا که برای باقی ماندن بر صراط ولایت، باید سُبُل متفرقه و راههای فرعی و انحرافی را کنار زد [6] و بر صراط مستقیم ولایت، استوار ماند؛ به همین جهت، واجب است روزی چندین بار از خدا بخواهیم: «اهدنا الصراط المستقیم».
پی نوشت:
1- نک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه صراط؛ جوادى آملى، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 1، ص 457 - 458، قم، نشر اسراء، چ3، 1381
2- غایة المرام، ابن میثم بحرانی، چاپ قدیم، مقصد ثانی، باب 212، ص 435
3- بحارالأنوار، ج98، ص42
4- كافی، ج1، ص334
5- نک: تفسیر تسنیم، ج 1، ص 457 - 458
6- «و أنَّ هذا صِراطی مُستَقِیمَاً فَاتّبِعُوهُ، فلا تَتَّبِعُوا السُبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُم عَن سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». سوره انعام، آیه 153

امام حسن علیه السلام؛ اسوه احسان

با نگاهی به زندگی آن بزرگوار، به خوبی می توان دریافت که ایشان الگوی كامل احسان بوده است که نمونه ای از آن را خداوند در سوره انسان (هَل أتی) بیان نموده و از احسان و ایثارگری امام و خانواده آن حضرت علیه السلام بیان می كند و اینکه ایشان در خردسالی در زمانی كه هر كودكی برای امور كوچك و جزیی گریه می كند و در برابر غذا و گرسنگی بی تابی می كند، نه تنها یك شبانه روز، بلكه سه شبانه روز از غذای خویش می گذرد و همانند برادر خردسالش، آن را به افراد فقیر و یتیم و اسیر می دهد. [1]
این روش و منش حضرت که برگرفته از تربیت الهی پیامبر و امیرمؤمنان و پرورش یافته دامان زهرای اطهر سلام الله علیها می باشد، در دیگر دوران زندگی حضرت نمود و جلوه ای خاص به زندگی ایشان بخشیده است. به گونه ای که امام علیه السلام، دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارایی اش را به دو نصف کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد. [2]
پی نوشت:
1- سوره انسان، آیه 8
2- تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 215؛ ترجمه الامام الحسن علیه السلام ، ابن سعد، ص ۱۵۹؛ تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص73

شریک بی وجدان

هيچ چيز مثل شريک بي وجدان انسان را زمين نمي زند. يکي از حربه هاي ناجوانمردانه شيطان هم مشارکت است. خداوند در دنيا به انسان مال و فرزنداني مي دهد که هم دنيايش را اداره کند و هم کسب و کار آخرتش باشد. يک لقمه حلال بخورد و روزش را با بندگي خدا به شب برساند يا دارايي اش را در زمين خيري بکارد و محصولش را نزد خدا برداشت کند. فرزنداني صالح تربيت کند که تاج افتخار دنيا و آخرتش باشند. اما شيطان با انسان در اموال و فرزندانش شريک مي شود و ديگر اجازه نمي دهد انسان براي آخرتش بهره اي از آنها ببرد.

شيطان چطور در اموال و فرزندان شريک مي شود؟
راه براي کسب حلال باز است اما وسوسه شيطان انسان را به کسب حرام مي کشاند. يا چنان مي کند که انسان مالي را که با هزار زحمت از راه حلال کسب کرده را در راه نادرست خرج کند. اينطور شيطان شريک مال انسان مي شود.

بعد همان پول کثيف نان مي شود بر سر سفره خانواده. نطفه بچه ها با غذاي حرام بسته مي شود. بچه ها هم بر سر همان سفره مي نشينند و شيطان برايشان لقمه مي گيرد. خوراک و پوشاک و تربيت بچه ها شيطاني مي شود. اينطور شيطان با انسان در فرزندانش شريک مي شود.

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا
هر که را توانستي با آواز خود تحريک کن و به لغزش افکن، و با جمله لشکر سوار و پياده‌ات بر آنها بتاز و در اموال و اولاد هم با ايشان شريک شو و به آنها وعده (هاي دروغ و فريبنده) بده، و (اي بندگان بدانيد که) وعده شيطان چيزي جز غرور و فريب نخواهد بود.
(سوره اسراء آيه 64)

چهار فرمول خوشبختی 

خداوند در سوره «والعصر» چهار فرمول و چهار اصل و قاعده خوشبختی برای تحقق انسانیت انسان و رسیدن به سعادت ترسیم و پیمودن هر راهی جز آن را مساوی با خسران و ورشکستگی می داند و می فرماید:
بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ [1] إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ [2] إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ [۳]
سوگند به زمان، همه ی انسان ها زیان کار و اهل خسرانند، مگر اینکه چهار اصل را در زندگی خود جاری سازند:
یک: اصل ایمان
دو: اصل عمل صالح
سه: اصل سفارش یکدیگر به حق گرایی
چهار: اصل سفارش یکدیگر به صبر
یگانه معیاری که قرآن مجید ملاک فضیلت انسان اعم از زن و مرد معرفی می کند، «ایمان و عمل صالح» است که به دنبال خود «حیات طیبه» را که موجب تحقق مدینه فاضله و جامعه ای عاری از گناه و هواپرستی، و ظلم و طغیان و استکبار است، به ارمغان می آورد.
در این معیار، فرقی بین ثروتمند و فقیر، کوچک و بزرگ، باسواد و بی سواد، و زن و مرد نمی گذارد: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیوةً طَیبَةً وَ لَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یعْمَلُونَ؛ هر کس کار شایسته ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که ایمان دارد، او را به حیاتی پاک زنده می داریم و پاداش آنها را به بهتر از اعمالی که انجام می دادند، خواهیم داد».

إزلال

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: «الدّنیا مَلعُونَةٌ وَ مَلعُونٌ مَا فِیهَا اِلّا ما ابتُغِیَ بِهِ وَجهُ الله». [1]
یکی از دام های شیطان برای فریب و گمراهی انسان، «إزلال» است. إزلال به معنی لغزاندن است که با زلزله هم خانواده است. گویی شیطان برای گمراه نمودن انسان زلزله بپا می کند تا او را از رسیدن به مقصد بازدارد و با برپایی زلزله معصیت و گناه، معنویت و ایمان انسان را در زیر آوارهای آن مدفون می سازد. قرآن کریم می فرماید: «إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا؛ جز این نیست كه شیطان آنان را به سبب برخى از گناهانى كه مرتكب شده بودند لغزانید». [2] یعنی شیطان از لغزش های پیشین آدمی، پلی برای انحرافات آینده می زند و او را به اشتباهات و گناهان بیشتر می کشاند.
اولین کسی که هم توسط شیطان لغزید، در بهشت و حضرت آدم و حوا بودند که بر اثر ترک أولی، آنها را از مقام خودشان به مراتب پایین تر تنزل کردند. قرآن می فرماید: «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ؛ پس شیطان ایشان را از بهشت لغزانید، پس خارجشان کرد از آنجایی که در آن بودند.» [3]
پی نوشت:
1- کیمیای سعادت، ج1 ص 70
2- سوره آل عمران، آیه 155
3- سوره بقره، آیه36