خدایا، او را تشنه کام بمیران...

عمر بن سعد با خواندن نامه عبیدالله بن زیاد به «عَمْرِو بْنِ حَجّاج» دستور داد با پانصد سوار جنگی کنار رود فرات بروند و راه رسیدن به آب را بر امام حسین و یارانش ببندند.
در روز هفتم محرم یکی از جنگجویان عمر بن سعد، که «عبدالله بن حصین اَزْدی» نام داشت، با صدای بلند فریاد زد: «ای حسین، آیا این آب را نمی بینی که زلال و شفّاف است، به خدا قطره ای از آن را نچشی تا از تشنگی بمیری!» امام حسین فرمود: «بار خدایا، او را تشنه کام بمیران و هرگز او را نیامرز.»
بعد از واقعه کربلا او به نفرین امام گرفتار شد؛ هر چقدر آب می نوشید، سیراب نمی شد. مرتّب فریاد می زد: تشنه ام؛ تشنه ام! به همین وضع زندگی کرد تا هلاک شد.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.