خنجر شوق بر حنجر نفس
جمعه 96/06/10
عید قربان جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است . فصل قرب یافتن مسلمآنان به خداوند، در سایه عبودیت است.
اگر ابراهیم خلیل، در اجراى فرمان پروردگارش، خنجر بر حنجر اسماعیل مى نهد، اگر اسماعیل ذبیح، پدر را در اجراى امر خدایى ، تشویق و ترغیب مى کند، اگر شیخ انبیاء در نهادن کارد بر حلقوم فرزندش، لحظه اى تردید و توقف نمى کند؛ همه و همه، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقیده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى است.
عید قربان ، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطیع است.
قربانى تو در این چیست ؟
در راه خدا، چه چیز فدا مى کنى ؟
با چه وسیله، به آستان پروردگار، تقرب مى جویى ؟ و کدام فدیه را به قربانگاه صدق، عشق،اخلاص و وفا مى آورى؟
دوست دارید از حمایت کدام شخصیت مهم برخوردار باشید؟
یکشنبه 96/05/29
قبل از اينکه شما خود پاسخ اين سوال را بدهيد به نظر شما اگر اين سوال از افراد مختلف پرسيده شود چه پاسخ هايي مي دهند؟
حدس شما درست است جوابهايي از اين قبيل:
- رئيس بانک، چون هروقت وام بخواهم به راحتي مي گيرم
- معاون رئيس آموزش و پرورش شهرمان، چون اون وقت ديگه براي ثبت نام بچه ها در هر مدرسه اي که بخواهم مشکلي ندارم.
- يکي از مسؤولين دارايي، چون ديگه از نظر ماليات خيالم راحتِ راحته.
- اداره ثبت احوال، يکي از مهمترين ها و به اصطلاح گردن کلفت هاي اداره، دوست دارم حامي من باشد که براي گرفتن گذرنامه و … راحت باشم.
- من ميگم معاون اول رئيس جمهور، چون همه اينها که بقيه گفتند زيرمجموعه او هستند و از او حرف شنوي دارند، پس اگر او حامي من باشد همه کارهام رديفه.
خوب حالا جواب شما چيه؟
دوست داريد از حمايت کدام شخصيت مهم برخوردار باشيد؟
شايد شما بگين اگر اين طور پيش بريم پس چرا دوست نداشته باشيم شخص رئيس جمهور حامي ما باشه، او که دستش از همه بازتره و توانش از همه بيشتر.
اما دوستان! همه اين حامي ها ضعفهايي دارند که اگر دقت کنيم دنبال حامي ديگري بايد بگرديم، چون:
1- هيچ کدام از اينها معلوم نيست تا فردا زنده باشند يا نه
2- معلوم نيست سالم باشند يا مرخصي استعلاجي گرفته و در بيمارستان باشند.
3- معلوم نيست وقتي ما با آنها کار داريم در پُست خود باشند يا بازنشست شده و يا برکنار شده باشند.
4- همه آنها محدوديت هايي از جهت قانوني و کاري دارند.
5- هنوز دست بالاي دست بسيار است و از اين افراد مهمتر هم هست.
پس چه بايد کرد و چه کسي را حامي خود قرار دهيم که:
بالاترين قدرت باشد،
قدرت او محدود به زمان و مکان خاصي نباشد،
کسي نتواند براي او تعيين تکليف کند،
آگاه به خير و صلاح ما باشد،
مهربان باشد،
خواب و تعطيلي نداشته باشد و هروقت، هرجا با او کاري داشتيم بتوانيم او را صدا بزنيم و او ما را ياري نمايد.
آفرين درست حدس زديد خداوند قادر مهربان، بهترين حامي است و براي حمايت خود دو شرط قرار داده است:
1- تقوا و حفظ خود از ناشايستگي ها
2- احسان، يعني انجام کارهاي نيک و نيکو انجام دادن کارها
قرآن کريم در آخرين آيه سوره نحل (128) مي فرمايد:
“همانا خداوند همراه و حامي کساني است که تقوا پيشه کنند و کساني که اهل احسان هستند.”
ابوالحسن ثانی
پنجشنبه 96/05/12
کنیه امام رضا علیه السلام «ابو الحسن » است ولی چون علي بن ابي طالب علیه السلام نيز مکنّي به ابوالحسن بوده است ,حضرت رضا (ع) را« ابو الحسن ثاني» گفته اند.
همچنين گفته شده اين کنيه را پدر امام کاظم (ع) به وي عنايت فرمود و چون کنيه ي خودش نيز ابو الحسن بود بدين جهت امام کاظم (ع) «را ابو الحسن اول» و امام رضا (ع) را «ابو الحسن ثاني » ناميده اند تا مردم , ميان آن دو تفاوت بگذارند.
پی نوشت:
مرضيه محمدزاده، علي بن موسي،امام رضا (ع)، ص۷۹
نرمافزار بیا و ضامن من شو.
میلادی مبارک
پنجشنبه 96/05/12
امام هشتم در روز يازدهم ذيقعده سال 148(يا ۱۵۱ يا ۱۵۳ق) هجري در مدينه ديده به جهان گشود.
نام مبارک ايشان علي و کنيه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان “رضا” به معناي “خشنودي” مي باشد
مادرش بانويي با فضيلت به نام «تُکْتَمْ» بود که پس از تولد حضرت، امام کاظم (ع) او را «طاهره» ناميد
از قول مادر ايشان نقل شده است که: “هنگامي که به حضرتش حامله شدم به هيچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمي کردم و وقتي به خواب مي رفتم، صداي تسبيح و تمجيد حق تعالي و ذکر “لااله الاالله” را از شکم خود مي شنيدم، اما چون بيدار مي شدم ديگر صدايي بگوش نمي رسيد. هنگامي که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمين نهاد و سرش را به سوي آسمان بلند کرد و لبانش را تکان مي داد؛ گويي چيزي مي گفت.”
نظير اين واقعه، هنگام تولد ديگر ائمه و بعضي از پيامبران الهي نيز نقل شده است، از جمله حضرت عيسي که به اراده الهي در اوان تولد، در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح اين ماجرا در قرآن کريم آمده است.
پي نوشت
۱- گزارش لحظه به لحظه از سفر امام رضا(ع) به ايران. قم. انتشارات دليل ما
۲- نگاهي بر زندگي دوازده امام (ع)، علامه حلّي.
نرمافزار بیا و ضامن من شو.
هدیه امام رضا علیه السلام
چهارشنبه 96/05/11
مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه تعالى عليه ، به نقل از ريّان بن صَلت آورده است :
گفت : پس از آن كه مدّتى در خدمت مولايم ، حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام بودم ، روزى خواستم كه به قصد عراق مسافرت كنم .
به همين جهت به قصد وداع و خداحافظى راهى منزل امام عليه السلام شدم ، در بين مسير با خود گفتم : هنگام خداحافظى ، پيراهنى از لباس هاى حضرت را تقاضا مى نمايم كه چنانچه مرگ من فرا رسيد، آن پيراهن را كفن خود قرار دهم .
و نيز مقدارى درهم و دينار طلب مى كنم تا براى اعضاء خانواده خود سوغات و هدايائى تهيّه نمايم .
وقتى به محضر شريف امام رضا عليه السلام وارد شدم و مقدارى نشستم ، خواستم كه خداحافظى كنم ، گريه ام گرفت .
و از شدّت ناراحتى براى فراق و جدائى از حضرت ، همه چيز را فراموش كردم و پس از خداحافظى برخاستم كه از مجلس حضرت بيرون بروم ، هنوز چند قدم برنداشته بودم كه ناگهان حضرت مرا صدا زد و فرمود: اى ريّان! بازگرد.
وقتى بازگشتم ، حضرت فرمود: آيا دوست دارى كه يكى از پيراهن هاى خودم را به تو هديه كنم تا اگر وفات يافتى، آن را كفن خود قرار دهى ؟
و آيا ميل ندارى تا مقدارى دينار و درهم از من بگيرى تا براى بچّه ها و خانواده ات هدايا و سوغات تهيّه نمائى ؟
من با حالت تعجّب عرض كردم : اى سرور و مولايم ! چنين چيزى را من در ذهن خود گفته بودم و تصميم داشتم از شما تقاضا كنم ، ولى فراموشم شد.
بعد از آن ، حضرت يكى از پيراهن هاى خود را به من هديه كرد و سپس گوشه جانماز خود را بلند نمود و مقدارى درهم برداشت و تحويل من داد و من با حضرت خداحافظى كردم
پی نوشت:
الثّاقب فى المناقب : ص 476، ح 400.
نرم افزار بیا و ضامن من شو